اما بعد از جنگ... دوربینها هم غلاف شد. بعضی رفتند دنبال کارشان آخر از اول هم عکاس نبودند، بعضی رفتند و پستهای اداری گرفتند بعضی هم شدن معلم ما و شما . مهدی منعم هم رفت پی عکاسیش.
مهدی منعم عکاس دوران دفاع مقدس است و تا امروز دو کتاب از عکسهایش را چاپ کرده است. کتابی که حاصل ادامه فعالیت عکاسی او با موضوع جنگ است. مهدی منعم دغدغه عکاسی از جنگ را با پیگیری موضوع مصدومان نظامی و غیر نظامی طی چندین سال پیاپی عکاسی کردهاست. در مجموعه "قربانیان جنگ" منعم با سفر به استانهای مرزی از مردم بیگناهی که در جنگ و یا انفجار مینهایی که عراقیها در منطقه کاشتهاند و پاکسازی نشدهاند عکاسی کردهاست.انفجار این مینها موجب نقص عضو بسیاری از افراد آن مناطق شدهاست. کتاب او سند مظلومیت مردم ایران در جنگ تحمیلی ایران و عراق است.
منعم سوژه هایش را در هالهای از ابهام در پشت شخص دیگر و یا پشت پرده یا هرچیزی پنهان میکند. سوژههای او اغلب بخش پنهان آسیبهایی است که بعد از جنگ متوجه مرزنشینان است. او تکه تکه گی را با برشهایش در هنگام ترکیببندی تشدید و بر مفهوم قطع عضو تاکید بیشتری میکند. عکسهای او از دستهای قطع شده بعد عاطفی حس لامسه را برمیانگیزانند. در یکی ازعکسهایش تصویر دختر خردسالی است که با چشمان نافذش مخاطب را منقلب میکند. دخترک با لباسی پراز پولک که لباس محلی مناطق کردنشین است احاطه شده و دستهایی را میبینیم که بر گردنش حلقه زدهاند. یک دست طبیعی و یک دست مصنوعی . مادری که تنها با یک دست از عهده تمام مسولیتش برنمی آید و شاید وجود دخترش آن را کامل کند. یا در عکسی دیگر مادری فرزندش را در آغوش گرفته اما مادرش نمیتواند با انگشتهای ظریف و زنانهاش فرزندش را نوازش کند و مردی که دست همسرش را گرفته است.
این دستها حامل پیام صلح و نماد مظلومیت غیرنظامیان بیگناهی است که هنوز هم طعمه مینهایی هستند که دشمن بعثی در مناطق مرزی کاشتهاند.