درگذشتههای نهچندان دور، در کوچهپسکوچههای شهر، محلی تعبیه میشد که در آن مخزن آب و چند کاسه کوچک فلزی قرار داشت تا رهگذران تشنهلب، آبی بنوشند و نفسی تازه کنند. دیوارهای این فضا با تصاویری از شمایل امام حسین، نقاشیهای مذهبی، تذهیب و آرایههای ایرانی و اسلامی پرشده بود. معمولاً نیز مانند ضریح ائمه پنجره فولادی داشت. برای تأمین روشنایی این محل در شب، اهالی محل یا وقف کنندهی آن شمع یا فانوسهایی در آن قرار میدادند. در این فضای معنوی که مردم به نشانهی سقای دشت کربلا، سقاخانهاش نامیدند، هرکسی نذرونیازی داشت، شمعی روشن میکرد و گاهی هم پارچه سبز یا قفلی به پنجرههای سقاخانه وصل میکردند تا حاجتروا شوند. در این فضا که عامل ایجادکنندهی آن نذر یا وقف بود، توسل مهمترین نقش را ایفا میکرد.
چند سالی است که در هیئت محبین اهلبیت هنر، فضایی با الهام از مفهوم سقاخانه طراحی و ساخته میشود که هرسال با متریال و طرحی متفاوت عرضهشده است. با توجه به اهمیت اسم یک اثر هنری و تأثیرات آن بر مخاطب، امسال، طراحان این اثر، نام قاب توسل را بهجای سقاخانه برای آن برگزیدند ولی معنا همان است با ارائه نامی جدید بدون وجود پیشفرضها و ذهنیتهای موجود در مورد سقاخانه. آنطور که به نظر میآید، دقیقاً تداعی فضای سقاخانه موردنظر نبوده و اهمیت مفهوم برای طراحان قاب، بیش از ظاهر آن است، گویی اینکه المانهای استفادهشده نیز از این فضا دور نبوده و با وجود تغییر اسم سعی شده همان فضا به شیوهای نو ارائه شود. یکی از طراحان این اثر در توضیح اسم قاب میافزایند:" سقاخانه در دو سال گذشته هم با توجه به اشارهای که به حرمها و بالأخص حرم امام رضا داشت، بهنوعی تأکید بیشتر بر همین مفهوم توسل بود؛ و البته برای ما این قاب، همواره تداعیکنندهی حرم امام رضا را با خود داشت."
او در توضیح ایدهی امسال برای این قاب میگوید:" مفهوم کلی که ما دنبالش بودیم این بود که آدمی هرچه به منبع حقیقی نور نزدیکتر شود، از آن بیشتر بهره میگیرد و وجودش باارزشتر میشود، ولی قطعاً هیچوقت عین آن نور نمیشود ولی میتواند بسیار بسیار نزدیک شود. آدمها از نقطهای که هستند و میخواهند به سمت نور (حقیقت) حرکت کنند، مسیری را طی میکنند، این مسیر همان چیزی است که در لایههای مختلف کاردیده میشود. از کاشیهای خالی و بدون نقش بیرون حرکت به سمت نقش پذیرفتن و رنگ گرفتن در مرکز. مرکز کار هم ۴ تا ترنج برنجی هست که دقیقاً همان ترنجهای ضریح امام رضا است."
اثری که دو سال پیش برای اولین با برای این مفهوم اجرا شد، قابی شبیه به ایوان طلا بود که به گفتهی طراحان با همین مفهوم ارزش پیدا کردن وجود انسان با نزدیکی نور طراحی شد. نوری که در این قاب وجود مظهر امام و یارانشان بود. طراحان اثر، قاب سال گذشته نیز مفهوم نزدیکی به نور با شکسته شدن انسان در خود و جدا شدن از منیت های وجودش را با بهره گرفتن از آینهکاریهای حرم امام رضا به نمایش گذاشتند. شاید نکته مهم در این سه اثر، اجرای خوب و انتخاب هوشمندانهی متریال، بوده باشد که باعث شده جدای از میزان موفقیت در انتقال مفهوم موردنظر طراحان، در ارتباط گرفتن با بینندهی اثر موفق باشد.