تابلوهای گرهبافت شاهی، هرچند طعنهای به احوال ناخوش فرش دستبافت ایرانی است، اما هویتمند است. هویتی پست مدرن که از تلفیق هنرهای سنتی با نگاه معاصر هنرمند به وجود آمده. این تابلوهای گره بافت هر چند ظاهرشان شبیه قالیچه است اما خبر از باغ پرگل ایرانی ندارند، زیرا کارکرد متفاوتی برای آنها تعریف شده است. در این آثار شاهد تلفیق هنرهای قالیباقی و خوشنویسی با گرافیک هستیم.
در اینجا بوم هنرمند، دارقالی است و به جای استفاده از رنگ و جوهر، به سراغ خامههای رنگین فرش رفته و چاقوی بافت را جایگزین قلم خود کرده است تا اثری متفاوت بیافریند. اثری که نه برای زیرپا، بلکه مناسب آویختن از دیوار است. خط نوشتههای گره خورده بر تابلو بافتههای شاهی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول شامل جملاتی از نیچه، وارهول و دیگران است و دسته دیگر نیز ترانههای فولکلور قالیبافان. البته در هر دو گروه شاهد طنزهای زیرکانه و ظریف شاهی هستیم، که در ایجاد هویتی منسجم و مستقل اثر گذار بوده است، به طوری که حتی ارتباط مخاطب با اثر را تسریع میکند.
ابوالفضل شاهی خود پرورش یافته شهر هنرپرور کاشان است؛ که در بافت فرشهای نفیس شهره تاریخ بوده و هست. او در مقطع کارشناسی رشته گرافیک انتخاب کرد اما علاقهاش به هنرهای سنتی سبب شد تا در مقطع ارشد به سراغ الهیات برود. آثار شاهی را باید در ادامه زیبایی شناسی مکتب سقاخانه دنبال کرد با این تفاوت که خود معتقد است نباید بخش محتوایی هنر سنتی را فدای جذابیتهای فرمیک کرد. گفتنی است تا به امروز چهار نمایشگاه از آثار متفاوت او در تهران و کاشان برگزار شده و پنج عنوان کتاب نیز از او منتشر شده است.