چندی قبل، نگارخانۀ ایدۀ پارسی میزبان "آرزوهای آویختۀ" نگار تاج گردان (فارغ التحصیل کارشناسی مجسمه¬سازی هنرهای زیبا) بود. آرزوهایی که به تعبیر بروشور، در قالب مجسمه-چیدمان ارائه شده بودند. اثر در اصل، شامل دو میلۀ رخت آویز معلق در فضا بود که لباس های کاغذی ظریف و زیبایی بعضا با گلدوزی های رنگین و مربوط به سنین مختلف، سرچوب لباسی به آن ها آویخته شده بود. علاوه بر این ها قاب هایی کوچک نیز که به نظر تصویرسازی می رسیدند با ماده و تکنیک مشابه لباس ها و با نورپردازی موضعی در پشتشان روی دیوار نصب شده بودند. دو قاب بزرگ تر هم از لباس های کاغذی قاب شده در کنار قاب های کوچک قرار گرفته بود؛ اما در کل ارتباط قاب ها با لباس های آویزان چندان مشخص نبود.
انتخاب کاغذ (کاغذ الگوی خیاطی) برای اجرای این ایده ظاهرا برای القای ناتمام بودن صورت گرفته است و البته وجود گلدوزی های روی لباس ها و دوخت دقیق و کاملشان قدری با این مساله در تعارض است. لباس ها و کیف ها مربوط به سنین مختلف از کودکی تا بزرگسالی اند و بنا به آنچه در بروشور نمایشگاه آمده، باید نمایانگر آرزوهای هنرمند باشند؛ به عنوان مثال در متن بروشور، هنرمند آرزوهایی چون دامپزشک شدن و داشتن مجموعۀ پاک کن را ذکر کرده است، اما اثری مشخص از این گونه آرزوها دیده نمی شد و بیش از آنکه القا کنندۀ "آرزوها" باشد، نمایشگر "خاطرات" آویخته بود.
اجرای دقیق و همچنین انتخاب تکنیک و مواد و ترکیب بندی مناسب قاب ها را می توان از نقاط قوت این نمایشگاه دانست.