هرچند همهی ما نگاه میکنیم اما هیچ وقت همهچیز را نمیبینیم. اینجاست که کار هنرمند آغاز میشود و ناگفتهها و نادیدهها را با زبانی جدید و با زاویهای نو به ما یادآوری می کند. محرم، هر سال میآید و ما را به عاشورا میبَرد، عاشورایی که بعد از هزار و چهارصد و اندی سال همچنان داغش تازه و سوزان است، آنچنان که هنرمندان همه ساله با دستی پر، آثاری را به مناسبت این ایام به پیشگاه امامشان تقدیم میکنند و میکوشند بُعد تازهای از روز واقعه را در نظر مخاطبان خود جلوهگر سازند.
نخستین «دوسالانه پوستر سرخ»، ۱۲ مهر ماه سال ۱۳۹۲ با محوریت عاشورا برگزار گردید و ۳۱ هنرمند با ۳۱ پوستر عاشواریی به این دوسالانه دعوت شدند. علاوه بر تهران، شهرهای مختلفی نظیر سمنان، یزد، مشهد، بروجرد و البرز نیز میزبان این نمایشگاه بودند. این دو سالانه که به همت میثم نامدار و با هدف حمایت از اعضای جامعه طراحان گرافیک معاصر ایران بر پا شد، در نوع خود اقدامی نو و شروعی خوب محسوب میشد و همین امر یکی از دلایل مهم استقبال مخاطبان از این رویداد هنری به حساب میآمد.
نمایشگاههایی از این قبیل قادر اند تا حدی فضای غالب بر جامعه هنری را تعدیل کنند و کفه ترازو را کمی متوازن نمایند، تا فرصتی برابر برای به نمایش درآمدن آثار همه هنرمندان فراهم آید. البته ای کاش این قبیل اتفاقات مبارک در تمام طول سال جریان داشته باشند و صرفا به صورت مقطعی و در ایامی خاص شاهد برپایی چنین نمایشگاههایی، به صورت موازی نباشیم؛ زیرا نه تنها فرصت دیده شدن را از یکدیگر سلب مینمایند، بلکه فضایی تکراری را رقم میزنند که سبب دلزدگی مخاطب میشود. در عوض برپایی چنین نمایشگاههایی در امتداد یک بازه زمانی بلند مدت میتواند فرصتی را فراهم آورد تا علاوه بر تنوع بخشیدن به فضای هنری کشور، نگاههای مردم را نیز در طول زمان با خود همراه سازد و به جریانی فرهنگی و فرهنگساز بدل شود.