چند سالیست برند "پرژک" محصولات خود را تولید و وارد بازار کرده است. این برند مدعی ارائه محصولی برآمده از طبیعت و حافظ سلامت مشتریان خود است. نکته حائز اهمیت این است که اگر برندی تبلیغ تمایز و کیفیت بالای محصول خود را میکند، چرا این سخن در بستهبندی آن نمود پیدا نکرده است؟ آیا این موضوع نمیتواند وجههای منفی به آن دهد! فرم استوانه و نحوه باز و بسته شدن درب، از ابتداییترین طراحیهای بستهبندیست. طراحی که در آن نه سلیقه مخاطب امروز در نظر گرفته شده است و نه رابطه عملکردی و ارگونومیک کاربر با محصول. واقعا این سوال مطرح می شود که چطور در دنیای پیشرفته و رقابتی دنیای امروز شرکتی با چنین طراحی ضعیف پا به عرصه تولید و فروش گذشته است؟! و آیا بهتر نیست قبل از ورود به بازار کمی به زیبایی و برندینگ محصولات بیندیشیم!
دانلد نورمن در کتاب طراحی حسی خود عملکرد را به سه سطح غریزی، رفتاری و تفکری تقسیم میکند که ظاهر را در سطح اول قرار میدهد. با این نگاه ظاهر یک محصول هم جزئی از عملکرد آن به حساب میآید که در مرحله اول درک میشود و این نشان از اهمیت آن دارد. این سطح از عملکرد زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که گشتی در فروشگاهها و مراکز عرضه کالا بزنیم. نکته مهم در طراحی محصولاتی چون شامپو، همجواری آنها با دیگر محصولات مشابه هنگام عرضه در فروشگاههاست. شاید پَرژک به واقع کیفیت بالاتری نسبت به رقبای داخلی و حتی خارجی خود داشته باشد ولی زمانی میتواند در این بازار پُر رنگ و لعاب ادعای خود را ثابت کند که در مرحله اول ظاهری زیبا و جذاب داشته باشد. آنچه یک محصول را موفق میکند همراهی مفهوم وجودی آن با سطوح مختلف عملکرد است. از این رو شاید بهتر باشد پَرژک، طراحی فرم محصولات خود را به متخصصین طراحیصنعتی بسپارد و کار را بر اساس سبک بیونیک (فرمهای ملهم از طبیعت) بازطراحی کند چرا که این شیوه از طراحی میتواند تاییدی بصری بر عدم شیمیایی بودن محصولاتش باشد.