خراب کردن شکل قدیمی میدانها و ساختن فضایی جدید به جای آنها، چند سالی است که به عنوان یکی از برنامههای سازماندهی فضاهای شهری تهران مشاهده میشود؛ بدین ترتیب شاهد تغییر چهرۀ کلی میادین هستیم و در بسیاری از اوقات چهرۀ جدید نیز چندان دلچسب ما نیست. در گذشته میدان نبوت، یا هفتحوض، با هفتحوض سادۀ خود مشهور بود که در مرکز فضای سبز آن قرار داشتند و مردم را دور تا دور خود جمع می کردند تا لحظاتی را به تماشا بنشینند. حوضهایی که الگوی کاربرد آنها برای ما آشناست و در معماری باغ ایرانی با الگوی آنها آشنا شدهایم. اینگونه که یک حوض بزرگ در مکانی قرار بگیرد که نقش مرکزیت پیدا کند و راههایی که از میان فضای سبز عبور میکنند به آن ختم شوند و دور تا دور مسیر منتهی به حوض را درختان بلند قامتتر دربرگرفته باشند. فضایی ناب که انسان را فارغ از اتفاقات بیرون کند و با ایجاد تمرکز در فضای مرکزی، گرد هم آمدن را بیشتر تداعی کند.
اما در طرح جدید، الگو و نقش حوض در میدان تغییر کرده است. آبنماهای جدید تبدیل به عناصری مجسمهگون، تماشایی و سرگرم کننده شدهاند که بچهها میتوانند در میان آنها بازی کنند. اگرچه برخی از آب نماهای جدید میدان، در طراحی و اجرا قوی هستند اما برخی از آنها نیز چندان موفق ظاهر نشدهاند و در مجموع تغییرات ایجاد شده بیشتر در جهت ایجاد تنوع بوده و کمتر در بالابردن کیفیت فضایی نقش داشته است؛ تا آنجاکه به نظر میرسد میدانهای گذشته بیشتر به حال و هوای باغ و فضای سبز گرایش داشتهاند و میادین جدید، فضایی سنگفرش شدهاند که در آنها بیشتر نورپردازی و مبلمان شهری اهمیت دارد.