امروزه با پدید آمدن شکلهای جدید و متنوعی از فضای شهری، مفهوم حسینیه نیز متفاوت شده است. در گذشته حسینیهها از نظر ایفای نقش متفاوت بودند و رابطۀ مردم با مکان حسینیه در همۀ ایام سال به دلایل گوناگون حفظ میشد. اینگونه که برخی از حسینیهها نقش میادین شهری، بازار محلی و ... را ایفا میکردند و برخی دیگر با قرار گرفتن در بافت محلات، بخشی از مسیر رفت و آمد روزانۀ مردم میشدند. بنابراین مکان حسینیه از سویی برای اجرای مراسم تعزیه مناسب بود و از سوی دیگر، زندگی اجتماعی مردم در آن جریان داشت.
اما حسینیهها در مناطق مختلف، به شکلهای گوناگون ظاهر شدهاند. مثلا در الگویی که در مناطق کویری رایج بوده، حسینیهها سرباز هستند و نسبت مساحت صحن میانی به غرفههای سرپوشیدۀ اطراف قابل توجه است. لذا ارتفاع غرفههای اطراف، چندان فضا را محصور نمیکند. البته در بعضی شهرها مرسوم بوده که در زمان مراسم تعزیه خوانی سقف محوطه را به صورت موقت میپوشاندند و زنان بیشتر در غرفههای اطراف که یک یا دو طبقه بودند، حاضر میشدند و مردان نیز در میان صحن تجمع میکردند.در زمان عزاداری، عناصر فضایی حسینیه، تنها به افراد و جرزهای آجری جدارهها خلاصه نمیشد. بلکه نوای دستگاه موسیقی تعزیه خوانها به همراه صدای طبل و سنج و بوی اسفند و سیاهی دیوارها و بسیاری از چیزهای دیگر، با سایر اجزای فضا پیوند میخورد. در زمان اجرای مراسم، مردم شهر و محله، در مکان حسینیه تجمع میکردند. تعزیه خوانها که اغلب از اهالی محل بودند و در میان آنها به این اسم و رسم شناخته میشدند، با حضور در قسمت مرکزی حسینیه، تعزیه را اجرا میکردند. گاهی جمعیت حاضرین عزادار به پای سکو میرسید، به طوریکه چندان فاصلهای میان تعزیه خوانها و تماشاگران دیده نمیشد. البته نبودن فاصلۀ میان تماشاگران و تعزیه خوانها تنها از نظر مکانی نبود؛ بلکه، آن گاه که شمرخوان تعزیه همراه همۀ حاضرین در روضه اباعبدلله میگریست، همه یک نقش پیدا میکردند.
در چنین محیطی، ادراک مخاطب از فضای حسینیه شکل میگرفت و هر ساله خاطرۀ ناشی از حضور در مراسم تعزیه خوانی، به ذهنیت مردم از آن شکل میداد. این ذهنیت در ایام دیگر سال نیز با حضور در فضای حسینیه برای آنها تداعی میشد. ناگفته نماند؛ هنوز هم در برخی از شهرها و روستاهای کشورمان، حسینیهها پابرجا هستند و نقش بسزایی در شکلگیری ذهنیت مردم از فضایی عمومی با کارکردی آیینی دارند.