چندی پیش مسابقهی طراحی سردر دانشگاه هنر داوری شد و از میان انبوه طرحهای ارسال شده هیچکدام نتوانست نظر داوران را برای اجرا در سایت دانشگاه جلب کند. غالب طرحهای ارسالی طبق روال معمول این سالها، به دنبال پیوند یک حجم غیرساده به عناصر و نمادهای معماری گذشته بودند. از میان این آثار طرح جواد شعری را خواهیم دید که ترکیبیست از چند المان معماری موسوم به معماری اسلامی در تعامل با عملکرد مجموعهی دانشگاه. شعری معتقد است که دور بودن بناهای اصلی دانشگاه از بدنهی شهری، آن را نیازمند به سر دری میکرد که دانشگاه را نمایندگی کرده و در عین حال شأن و هویتی مستقل داشته باشد. طرح او از تلفیق حجم چهارطاقی و ایوان تشکیل شده و طاقی سرتاسری میانهی آن را میشکافد. او با ایجاد شکافهایی منظم به دنبال ایجاد ریتم در نما بوده و به طور همزمان عناصری را برای ایجاد سکون در نظر گرفته است.
اثر جواد شعری اگرچه دارای خلاقیتهای فرمی در انتزاع از میراث معماری است، اما وروردیای که او برای یک دانشگاه طراحی کرده، همچون سدی بزرگ برای ورود به فضا به نظر میرسد و این تودهی صلب عظیم ممکن است برای انسان آزاردهنده باشد. در کنار اینها عناصر صفحهای شق و رقی که ایستادهاند و از کنارهها کاملا صاف به نظر میرسند، در ترکیب با شکاف غیرهندسی این ورودی ناهمگون شده است.
باید منتظر بمانیم و ببینیم که سیر این مسابقات ناتمام که هیچگاه به ساخت نمی رسند تا کی ادامه خواهد داشت، و چرا حتی یک کار از میان انبوه آثار متخصصان معماری، مناسب ساخت شناخته نمیشود.