مجسمههای رضا لواسانی را احتمالا در نگاه اول نخواهید فهمید. او به دلیل علاقهی فراوانش به ادبیات، سعی در مجسم کردن واژهها و مفاهیمی از شعرهای حافظ و مولانا داشته است. او معتقد است که بیرون کشیدن لغات از کاغذ و تبدیل آنها به فرمهای سهبعدی کار دشواری است، که روآوردن بیشتر هنرمندان به آثار فرمی و غیرمفهومی نیز احتمالا به همین دلیل است. مجسمههای دو نمایشگاه اخیر لواسانی در گالری اثر با عناوین «حیرت» و «زندگی»، هر کدام نتیجهی سه سال تلاش او برای ساخت این آثار عظیم با تکنیک پایپه ماشه یا خمیر کاغذ هستند. غیر از دلایل شخصی او برای استفاده از این تکنیک، خمیر کاغذ مجسمهها را به آثاری سنگی شبیه میکند که در عین حال جزئیات فراوانی دارند و این شاید نخستین عامل جذابیت آنهاست. لواسانی با بزرگ کردن ابعاد مجسمههایش تا اندازهی دو و سه متر، قصد برانگیختن اعجاب تماشاگر در وهلهی اول، و سپس انتقال مفهوم مورد نظر خود را از طریق عنوان هر کار داشته است. بیرنگی این آثار همچون کاری که عکسهای سیاه و سفید در عکاسی میکنند، اجازهی درگیر شدن بیشتر مخاطب با فرمپردازی و عمیق شدن در معنای آن را خواهد داد. اگرچه توانایی هنرمند در پرداخت فرمی این مصالح برای همه جالب بوده است، اما مجسمهها بیش از اندازه به لغات مورد نظر او نزدیکاند و این امکان دریافت یک مفهوم کلی از اثر را کاهش داده و آن را مشروط به خواندن عنوان هر اثر میکند.