"هنگامی که از یک هنرمند خرید میکنید، شما بیشتر از یک کالا را خریداری میکنید؛ شما در حال خرید صدها ساعت آزمونوخطا هستید. شما در حال خرید سالهایی سرشار از ناامیدیها و شادیهای ناب هستید. شما در حال خرید فقط یکچیز نیستید؛ شما در حال خرید یک قطعه از یک قلب، یک قطعه کوچک از زندگی انسان دیگری هستید!" این دلنوشته، برگرفته از صفحه شخصی هنرمند جوانی است اهل اصفهان. هنرمندی که زمانی شیفته آثار قلمزنی داییاش میشود و پس از مدتی تصمیم میگیرد به صورت جدی به این هنر فکر کند. علاقه مندی او به این هنر زمینهای شد تا او در سال ۱۳۸۴ مشغول تحصیل این رشته در دانشگاه شود. این مهم سبب شد تا او علاوه بر آشنایی با مهارتهای تجربی، در فضای علمی دانشگاه نیز وجوه دیگری از هنر قلمزنی که تا آن زمان برای او پنهان بود آشکار شود.
یکی از ویژگیهای شخصیتی نیما ساعی، روحیهی خلاق و تنوع طلب است که او را در خلق ترکیببندیهای بیبدیل یاری رسانده است. بهرهمندی از چنین روحیهای ایدهی تلفیق دو هنر اصیل یعنی قلمزنی و جواهرسازی را در ذهن او ایجاد کرد. او دقیقبودن در کار و تمیز کارکردن را رکن اصلی این هنر دانسته و کارِ نقوش به صورت واقعی و روی اسلوب مانند آناتومی انسان و نقوش اسلیمی را فرعی بر این اصل در نظر میگیرد. او به شیوهای هنرمندانه فلز را بستر و زمینهای میکند برای نشاندن و سوارکردن جواهر بر آن؛ تا مانندی باشد از ارزشمندی و جلوه مروارید در صدف.
نیما ساعی، جز معدود هنرمندانی است که آثارش علی رقم کمیت چشم گیر، کیفیت را نیز حفظ کرده و همچنین گرفتار تکرر طرح و نقش نشده است. بخشی از این آثار فاخر در کتاب مصور "عروج هنر ایران" آورده شده که خود دلیلی است بر اثبات این مدعا که هنر صنایع دستی اصفهان نمایندهی حقی است از هنر این مرز و بوم!