محرم که آغاز میشود، علامتهای بزرگ کوچک هیئتها در شهر خودنمایی میکند. جوانها و پهلوانان به یاد علمدار دشت کربلا حضرت ابوالفضل العباس علم فلزی را به دوش میکشند و اینچنین است که علامت از گذشتههای دور یکی از نشانههای باارزش این واقعه بوده است.
تاریخچه علمگردانی در ایران و بهویژه در میان مردم بروجرد مشخص نیست. برخی اساس آن را مربوط به دوره آق قویونلوها و قره قویونلوها میدانند. آنچه مسلم است آیین علمگردانی به دورههای پیش از حکومت صفویه بازمیگردد؛ اما دولت صفویه علامت سازی را مرسوم کرد و هنرمندان این رشته آن را به اوج خود رساندند و چون اصفهان در آن دوران پایتخت ایران بود، هنرمندان در رشتههای گوناگون روانه این شهر شدند و عملاً اصفهان را وارث هنر هزارساله ایران کردند. علامت سازی در دوره قاجار شکل تازهای گرفت و علامتها هرروز به همت هنرمندان ایرانی سنگینتر و نشانههای بیشتری به آن افزوده شد. امروزه بروجرد، تهران و اصفهان شهرهایی هستند که بازماندگان هنرمندان و صنعتکاران دیروز در آن به ساخت علامت مشغولاند.
صنایع فلزی در بروجرد قدمت و رونق زیادی داشته و بیش از ۱۴۰سال است که در این شهر علم ساخته میشود. طاووس، کبوتر، یراق، خروس، گنجشک، شیر، تیغههای فلزی، سپر شمشیر، تکههایی از علامت است که هرکدام نشانهای است. در معنا و مفهوم نشانه های به کار رفته در علم گمانه زنی های بسیاری شده است و در مورد بعضی از آنها نیز قطعیت و اتفاق نظر وجود ندارد. ولی آنچه نزدیک تر به نظر می آید بیشتر الهاماتی است که برگرفته از ادبیات، باورها و داستان های کهن ایران است. مثلا برخی بر این باورند، شیر چون در ادبیات نماد شکوه، جلال، بزرگی و ابهت است آن را به حضرت علی علیه السلام منصوب کرده اند. آهو نمادی از امام رضا (ع) و ایرانیترین نماد یعنی ضامن آهو است. طاووس نماد امام زمان(عج) و احتمالا برگرفته از حدیث (المهدی طاووس اهل الجنه) است. استفاده از تبرزین و کشکول اشاره به درویش کابلی دارد که در روز عاشورا با یک کشکول آب به خدمت امام حسین (ع) رسید و امام قبول نکردند. در "علم" معمولاً دو سر اژدها نیز دیده میشود که نسبت به سایر عناصر از دلالت کمتر شناختهشدهای برخوردار است. این دو سر اژدها نماد لشگر جنیان حاضر در روز عاشورا برای یاری امام حسین (ع) است که اذن خواستند ولی امام حسین (ع) با توجه به آنکه مأمور به ظاهر بودند با جنگیدن جنیان موافقت نفرمودند.
درگذشته در میان تیغهها از فانوس یا مشعل نیز استفاده میکردند که علاوه بر جنبهی روشنایی و زیبایی، جنبهی تمثیلی نیز داشته است. امروزه نیز در بعضی نقاط همچنان فانوس قسمتی از علمها به شمار میآید. علامتها از صفحههای آهنی با تیغههایی باریک و بلند ساخته میشدهاند و در رأس آن نام الله و یا الله محمد و یا پنجتن (ع) با نقرهکاری حک میشد. تیغه بلند و باریک آهنی با صفحهای مدور و بزرگتر در انتهای تیغه که دارای قابی از فلز بود خاتمه مییافت. درگذشته علامتها یک تیغه بودند و تزئیناتی به آن متصل میشد. این علامتها کمکم تبدیل به علامتهای سه، پنج، هفت، یازده و بیستویک تیغه شدند. تیغهها نماد حقطلبی شیعه و نمادی از تیغهی شمشیر است که در یاری امام حسین (ع) از نیام برکشیده شده است و هیچگاه در نیام نخواهد شد.
یکی از استادکاران بزرگ این رشتهی هنری در شهر بروجرد، استاد ابوالحسن خواجوی و تنها شاگردشان داوود خواجوی است. ایشان از استقبال گسترده و تعداد بالای سفارش علامت در سالهای اخیر میگوید که به دلیل کم بود استادکاران و بیتوجهی به این هنر، انجام سفارشها با کندی اتفاق میافتد. از بسیاری از شهرهای دور و نزدیک مانند اهواز و کرمانشاه و دزفول شیراز سفارش به این شهر میآید. زمان ساخت علمها بسته به نوع سفارش از یک ماه تا بیش از یک سال متغیر است. این علمها درگذشته سادهتر بودند بهمرور با افزایش امکانات تولید، بر تزیینات آنها افزود شده است.
عدهای علم را نشانهای از فرهنگ مسیحی میدانند ک بهنوعی در مراسم محرم انحراف ایجاد کرده است، حتی اگر این امر درست باشد و این نماد از بنیان نادرستی، الهام گرفتهشده باشد، ولی نمیتوان تطبیق آن با فرهنگ و نشانههای اسلامی ایرانی را در طول قرنها نادیده گرفت.
علمها که روزگار بیمهری و بیتوجهی را پشت سر گذاشتهاند، چند سالی است دوباره موردتوجه قرارگرفته و حتی به عامل رقابت بین هیئتها تبدیلشده است. هرچند بزرگ و کوچک بودن علم مهم نیست و وجود چشموهمچشمی بین هیئتها، سنت نادرستی است که باید از آن جلوگیری شود، ولی جایگاه و فلسفهای این نشان واقعه کربلا آنقدر بافرهنگ عزاداری شیعیان ایران عجین شده است که توجه و بررسی آن توجه به میراث فرهنگی و معنوی کشوراست.