بمباران شیمیایی حلبچه یکی از وقایع دردناک جنگ تحمیلی است که تا سالها اثرات مخرب خود را بر پیکر قربانیانش باقی خواهد گذاشت. «تمام زمستانهایی که ندیدهام» روایتی بدیع از این اثرات هولناک است که اکنون خود را در کودکانی که هنوز به دنیا نیامدهاند نشان میدهد. شخصیت اصلی داستان در واقع یک مادر است در سه نسل. مادری که در هر دوره فقط یک هدف دارد و آن هم حفظ فرزندش است.
این قصهی مادرانه در ساختاری دایره وار از مادری شروع میشود که باردار است و پزشک به او خبر می دهد که کودکش مبتلا به عارضهای است که از عواقب بمبهای شیمیایی ناشی میگردد. اینجاست که ما در ذهن مادر به گذشته برمیگردیم، به لحظهای که قرار است این مادر در زیر بمباران شدید شیمیایی متولد شود!
این رفت و برگشت در زمان در کنار فضاهای کاملا واقعگرایانه و همنشینی با فضایی غیر واقعی (سوررئال)، ترکیب خلاقانهای پدید آورده است که باعث میشود «تمام زمستانهایی که ندیدهام» با دیگر کارهای پویانمایی حوزه دفاع مقدس متفاوت باشد.
آنچه که در ابتدا بیش از هر چیز توجه بیننده را جلب میکند کیفیت بالای طراحی، فضاسازی، انیمه، بافت گذاری و حتی نورپردازی و دکوپاژ است. کیفیتی که اثر را به لحاظ تصویر و پویانمایی هم سطح کارهای خوب جهانی قرار میدهد. اما آنچه موجب میشود این اثر جوایز متعدد جشنوارههای داخلی و خارجی را به خود اختصاص دهد، تنها این کیفیت فوق العاده تکنیکی نیست. پرداختن به موضوعی جهانی، روایت درست و جذاب از یک واقعه تاریخی در کنار شخصیت پردازی و فضاسازی اثرگذار، اصلی ترین نقطه تمایز این اثر با آثار پویانمایی این سالهاست.
امید خوش نظر نشان داد که نسل جدیدی از کارگردانان حوزه پویانمایی قدم به عرصه تولید گذاشته اند که چیزی از رقبای خود در خارج از کشور کم ندارند؛ البته نباید نقش تهیه کنندهای با تجربه همچون مسعود صفوی و سازمان بزرگی همچون حوزه هنری را در تولید آثاری این چنین نادیده گرفت. آنچه که در ادامه می آید تعدادی از تصاویر فیلم است که تا به حال منتشر شده و با توجه به اینکه هنوز فیلم به اکران عمومی در نیامده تعداد آنها کم است.





