در میان منابع تاریخی و سفرنامه هایی که به توصیف شهرهای ایران پرداخته اند، این روایت رایج بوده که شهرهای ایران را با تعبیر شهرهای خاکی رنگ با گنبدهای فیروزه ای توصیف کرده اند. این توصیف ناشی از این حقیقت است که رنگ بناها در ذهن انسان هویت ساز است و به عنوان مشخصۀ یک بنا در میان یک قوم شناخته می شود. اما امروزه با درنظرنگرفتن چنین نشانه های معنایی ای، برخی معماران بر اساس ایدۀ ذهنی خود به طراحی می پردازند.
در بنای مسجد شهرک غرب، اگرچه توجه به نشانه های معنایی به کلی نادیده گرفته نشده است، اما رنگ بنا کمتر بر الگوهای ذهنی ما از مسجد دلالت می دهد. اگر بخواهم این طور تصور کنیم که معمار این رنگ را با توجه به بافت شهری امروز انتخاب کرده است، تا در این هرج و مرج رنگی خالص و ناب و متمایز را به مسجد اختصاص دهد، این سوال بی پاسخ خواهد ماند که چرا وقتی از بدنۀ بیرونی و صحن مسجد گذر می کنیم و به داخل آن وارد می شویم، باز هم همان الگوی استفاده از رنگ غالب سفید تکرار می شود؟ درصورتیکه بنا می توانست با منفک شدن از اوضاع و احوال بافت بیرون، رنگی دیگر به خود بگیرد تا ذهن مخاطب انس بیشتری با آن داشته باشد. استفاده از رنگ های سنتی مرسوم در کاشیکاری ایرانی می توانست در رسیدن به این هدف به طراحان کمک کند.