در آستانۀ جامجهانی فوتبال ۲۰۱۸، خانه طراحان انقلاب اسلامی با راه اندازی کمپین «با هم قهرمانیم» مجموعه پوسترهایی را با همین عنوان و با شعار «یک ملت، یک ضربان» طراحی و اجرا نموده و در سطح شهر به اکران در آورده است. هدف از راه اندازی این کمپین حمایت از تیم ملی فوتبال ایران و تأکید بر وحدت و انسجام ملی به عنوان یک عنصر پیشبرندۀ مهم است، که حاصل آن پیشرفت و پیروزی ایران و ایرانی در تمامی عرصههای ورزشی و غیر ورزشی میباشد. گفتنی است این روزها تعدادی از این آثار بر فراز بزرگترین دیوارنگارۀ کشور در میدان حضرت ولیعصر(عج) نیز به نمایش درآمدهاند، تا بیش از پیش حال و هوای فوتبال را با چاشنی وحدت و همدلی همراه سازند.
محمدرضا دوست محمدی، محمد شکیبا، سینا رعیتدوست، محمود آراستهنسب و محمد تقیپور از جمله طراحان و عوامل ساخت پوسترهای «با هم قهرمانیم» میباشند.
دانشگاهی که امروزه با نام دانشگاه امام صادق (ع) میشناسیم، در سال 1349، با هدف ایجاد شعبهای از دانشگاه هاروارد برای رشتههای مدیریت در ایران ساخته شد. دفتر معماری فرمانفرمایان متصدی طراحی و اجرای این پروژه بود که نادر اردلان با همکاری یحیی فیوضی طراحی بنا را به عهده گرفتند. آنچه که در طرح معماری این دانشگاه قابل توجه است، استفاده از الگوهای معماری ایرانی است؛ اینگونه که طرح معماری بنا از هندسۀ باغها و مدارس ایرانی تبعیت میکند. در این بنا نقش آفرینیِ هندسه در ایجاد کیفیت فضایی بنا را میتوان به خوبی مشاهده کرد. لذا با وجود استفاده از فنآوریها و برخی عناصر جدید در ساخت بنا، نسبت بنا با معماری ایرانی قابل درک است.
طراحان با ترکیبی از الگوهای به کاربرده شده در باغها و مدارس گذشتۀ ایران، توانستهاند به کلیتی هماهنگ با ارزشهای گذشته دست یابند. با تمهیدات اندیشیده شده، طرح جدید پاسخگوی برنامۀ فیزیکی مورد نظر طراحان نیز بوده است. در محوطۀ دانشگاه میتوان الگوی استقرار کوشک در محدودۀ یک سوم میانی باغ ایرانی، بنای سردر و کوشک انتهایی باغ را همزمان مشاهده کرد. همچنین قرار گرفتن حیاطهای شش ضلعی در پیرامون محوطه با الگوی مدارس ایرانی قابل قیاس است. اتاقهایی که دور تا دور این حیاطها قرار دارند از هندسۀ جانمایی حجرهها تبعیت میکنند. محوطۀ باز دانشگاه نیز با الگوی درختان و آب در باغ ایرانی ساماندهی شده است. نمایش عیان مصالح، راهکار دیگری است که حال و هوای معماری گذشته را در فضا حاکم کرده است. حتی از نظر فرمی نیز پوششهای طاقیِ اتاقهای پیرامون حیاطهای شش ضلعی یادآور نماهای معماری گذشته است.
اگرچه امروزه به دلیل نیازهای کاربردی تغییرات و الحاقاتی در دانشگاه صورت گرفته و ناهماهنگیهایی در ایدۀ اولیه پدید آورده؛ اما با توجه به طرح اولیۀ آن میتوان گفت، این بنا نمونۀ بسیار خوبی از کاربردی بودن الگوهای گذشتۀ معماری و نحوۀ استفادۀ منطقی از آنهاست.
درونمایه ی اصلی این انیمیشن به تعریف جدید نظام سرمایه داری از یهودیت اختصاص دارد که بر طبق این تعریف، دین یهود سعی بر اتحاد با مسیحیت، علیه اسلام دارد. می توان گفت این درونمایه به مسائل امروز دنیا بی ربط نیست و بازتابی تفکر بر انگیز از بحران های دنیای امروز است. به گفته ی کارگردان در طراحی شخصیت ها نوعی فراواقع گرایی مبتنی بر واقعیت به کار رفته است و شخصیت اصلی داستان شخصیتی منفی است که این موضوع اثر را جذاب تر کرده.
فهرست مقدس با تکنیک دیجیتالی و سه بعدی تولید شده و نمایش دهنده ی پیشرفت انیمیشن ایران از نظر تکنیکی و محتوایی است.
در میان دانشجویان معماری این تفکر رایج است که بنا به کاربری بناها، می توان آنها را در دو قالب کلی طرح های با اهمیت عملکردی و یا فرمی شناسایی کرد. در این میان طرحهایی مانند مجموعههای فرهنگی را به عنوان طرحهای فرمیای که نیازمند ایدهپردازی در فرم، پلان و ... هستند معرفی میکنند. این رویکرد را امروزه میتوان در طراحی مساجد نیز مشاهده کرد. مساجدی با نقش همزمان فرهنگسرا یا مجتمع فرهنگی!
در مجموعۀ فرهنگی امام رضا(ع)، معمار چنین نگاهی در رویکرد طراحی خود داشته است. سعید رضا بریری در مصاحبهاش با سایت تبیان اجرای چنین پروژهیی، که نه فقط مسجد باشد و نه فرهنگسرا، بلکه ترکیبی از آن دو باشد، را در سطح شهر مفید دانسته و هدف خود را نزدیک کردن دو نسل از مردم که برخی با مساجد و برخی دیگر با فرهنگسراها انس بیشتری دارند، معرفی میکند. همچنین معمار با وجود اذعان به این مطلب که زمینه و بافت باید در طرح گنجانده شوند، از اعتقاد به الگوهای ساخت مساجد مدرن صحبت کرده است و ایدۀ وحدت در شکل انگشتان گره خوردۀ دست را به عنوان ایدۀ فرمی خود معرفی میکند.
اما مسئلۀ اصلی اینجاست که آیا در بافت جدید شهرها، یعنی جایی که کمتر اثری از بناهای تاریخی باقی مانده، باید مساجد را با ایده پردازی و روشهای فرمی جدید طراحی کرد؟ و تنها در مواقعی که بافت پیشینهای تاریخی دارد، با کمک الگوهای تاریخی به ایدهپردازی پرداخت؟ یا اینکه طرح، باید، در هر بافتی برخاسته از زمینههای تاریخی و فرهنگی باشد، زمینههایی که امروزه کمتر میتوان آنها را در بافت شهرها مشاهده کرد.
سوالی که لازم است از معمار پرسیده شود، این است که اگر برخورد فرمی برای طراحی مساجد مناسب است، چرا چنین طرحهایی برای فهمیده شدن نیازمند توضیحات معمارهایشان هستند؟ آیا این وظیفۀ مردم است که ذهن معمار را بخوانند؟ و یا این وظیفۀ معمارهاست تا بر اساس ذهنیت مردم از هویتهای ملی و مذهبیشان طراحی کنند؟ آیا حاصل این اتفاق این نیست که به جای حضور پررنگتر مساجد در شهرها، کمکم با شکلها و الکوهای متنوعشان، در ماهیت مجتمع های فرهنگی-مذهبی رنگ ببازند؟
تکیه معاون الملک، تکیه ای که سرتاپا، حکایت از گذشته شهری دارد که در آن بنا شده است و گویی تاریخ خانه ای شده است از شهر کرمانشاه. از وجوه تمایز این تکیه، به عنوان مهمترین تکیه شهر، از سایر تکایای کرمانشاه و حتی ایران، تزئینات کاشی کاری منحصر به فرد آن است. کاشی هایی که از لحاظ تکنیک، به دو دسته کاشی های برجسته و هفت رنگ و از لحاظ موضوع نقوش، به دو دسته ی تصویری و غیر تصویری تقسیم می شوند. کاشی های تصویری، به تصاویر رجال سیاسی، مذهبی و شخصیت های اساطیری، مناظر و ساختمان ها در گذشته اشاره دارد و کاشی های غیر تصویری، نقوش هندسی و اسلیمی و نیز آیات قرآن، احادیث، ادعیه و اشعار را بر خود دارند.
از جمله تصاویری که بر روی کاشیها حک شده است؛ صحنههایی از غزوات حضرت محمد(ص)، نبردهای حضرت علی(ع)، حوادث کربلا، تصاویر سلاطین باستانی ایران، از جمله پادشاهان هخامنشی و تصاویری از تخت جمشید است که در نوع خود بی نظیر است. بر روی دیوارهای عباسیه نیز، صحنههایی از ورود حضرت یوسف به کنعان، بارگاه امام علی (ع) و پسرش حسین دیده میشود. البته بیشترین حجم تصاویر و نگاره های این بنا را واقعه عاشورا و حوادث مرتبط با آن روایت می کند که با موضوع اصلی بنا هم خوانی دارد. این کاشی ها، منبع ارزشمندی برای بررسی ویژگی های مردم شناسی، تاریخی و اجتماعی منطقه کرمانشاه به شمار می روند؛ اگرچه طی سال ها به سبب مرمت ناشیانه، آسیب فراوانی دیده اند. این کاشی ها با موضوعات جالب توجهی که دارند، خود به تنهایی می توانند منبعی باشند مصور و موسق از داشته های شهر کرمانشاه، که شاید با خواندن کتاب های مفصل تاریخی به آن دست نیافت.
روزها میآیند و میروند، اما بعضی روزها با همیشه فرق دارند. روزهایی که تاریخ ساز میشوند، و برای یک دنیا یا یک ملت اهمیت مییابند و در دل صفحات تقویم جای میگیرند. خانه طراحان انقلاب اسلامی با وام گرفتن از زبان گیرا و سریع الانتقال گرافیک، مدتی است که به سمت طراحی پوسترهای مناسبتی رفته و همزمان با رصد اتفاقات حال و آینده، نیمنگاهی نیز به روزها و اتفاقات مندرج در تقویم دارد و سعی میکند با استفاده از زبان هنر و بیان تصویری آن، یک تقویم گرافیکی ایجاد نماید و تاریخ و انسانهای تاریخساز را پیش روی مخاطبانش قرار دهد.
شاید بسیاری از ما به صرف آگاهی از روزهای تعطیل به سراغ تقویم برویم اما مسلماً در مواجه با چنین تقویم هنری، مغلوب جذابیتهای فرمی و محتوایی آن میشویم؛ زیرا کشش و جذابیت این آثار به قدری است که ذهن مخاطب را برای لحظاتی به خود معطوف میسازد. همچنین تنوع بصری و تکنیکی این آثار نیز بیننده را درگیر خود میکند چنان که دوست دارد تقویم را همچون یک آلبوم تورق نماید و به پیشواز روزهای نیامده برود.
خانه طراحان انقلاب اسلامی پیشتر نیز با سلسله پوسترهای «یک ملت هستیم»، «صداقت آمریکایی»، «میراث مقدس»، «به خانواده برمیگردیم»، «اینجا ایران است»، «شمر زمانهات را بشناس» و ... نزد مخاطبان این عرصه شناخته شده بود؛ البته هر چند در اکران شهری این آثار باز سهم ساکنین تهران بهتر و بیشتر از شهرستانها لحاظ شده اما علاقهمندان به چنین آثاری میتوانند با رجوع به سایت این مجموعه، به طور مستقیم در جریان جدیدترین اقدامات خانه طراحان انقلاب اسلامی قرار بگیرند و حتی از نسخه با کیفیت و قابل چاپ پوسترها نیز استفاده نمایند.