طراحی لباس، از جمله حوزههای مهم و کاربردی در طراحی است؛ هر چند شکل سنتی یا بازاری آن -به شکل خیاط خانهها و مراکز تولیدی- در کشور ما رواج بیشتری دارد، اما حوزه آکادمیک و دانشگاهی آن نیز چند سالی است که جدیتر از گذشته دنبال میشود. در طراحی لباس دیگر صرفاً مسئله پوشش و رفع نیاز مطرح نیست، بلکه طراح در مقام هنرمندی ظاهر می شود که آراء و اندیشههای خود را در قالب طراحی لباس به ظهور میرساند، اتفاقی که میتوان به شکل ملموستر و البته حرفهایتر در سایر کشورها به ویژه فرانسه، مشاهده کرد.
امسال در اتفاقی بیسابقه همزمان با شروع ماه محرم، شاهد برپایی «نخستین نمایشگاه لباس عاشورایی» بودیم که فی نفسه رخ داد مهم و مبارکی در عرصه هنرهای کاربردی و به ویژه طراحی لباس به شمار میآید، چرا که با توجه به فرهنگ عزاداری محرم در نزد شیعیان و به ویژه ایرانیان، توجه به طراحی لباسی مناسب و متناسب با این ایام خاص کار ارزشمندی است که تا به حال به آن پرداخته نشده و صرفاً لباس سیاه و سیاهپوشی، مهمترین عنصر بصری عزاداریها به حساب میآمده است.
هر چند این نمایشگاه در سه بخش و با محوریت «طراحی لباس عزاداری اقوام استانها در ماه محرم و صفر، طراحی لباسهای آئینی ویژه مراسم عزاداری در تکایا و هیئت ها در ایام محرم و طراحی لباس برای مراسم تعزیه خوانی واقعه روز عاشورا» برگزار گردید، اما آنچنان که از خروجی خبری آن برمیآید، حاصل این سه بخش هر چند در عنوانبندی بسیار خوب و مهم هستند اما در عمل آوردۀ جدیدی در این عرصه نداشتهاست.
متأسفانه مسئولین نمایشگاه مذکور هم در بخش طراحی لباس و هم در نحوۀ ارائه البسه، چندان خوش ذوق نبودهاند و گویا به صرف برپایی نمایشگاه اکتفا کردهاند. مسلماً کپی کردن تصاویر و عناصر گرافیکی بر روی پس زمینه سیاه لباسها ارتباطی با حوزه طراحی لباس ندارد و جایگزین کردن نمادهای عاشورایی همچون پَر، دست، پرنده و غیره در عوض سرهای مدلها، هر چند در معنا قابل توجه مینمایاند، اما در ظاهر چندان زیبا و اثرگذار نیست.
در کل باید گفت نفس برگزاری چنین رویدادهای فرهنگی-آئینی هرچند مبارک است، اما تا زمانی که به طور هدفمند و با مطالعه کافی به سراغ این رخدادهای مهم نرویم، چیزی دستمان را نخواهد گرفت، بلکه فقط ذوق جامعه را نسبت به چنین موضوعاتی کور خواهیم کرد.