دیدن، جایگاه ما را در جهان متعین میسازد. ارتباط بین آنچه میبینیم و آنچه میدانیم هرگز یکنواخت و ثابت نیست( جان برجر، درباره نگریستن).
تکنولوژی، ما را در انبوهی از تصاویر دوربین عکاسی و دیگر ابزارهای دیدن تصویر مانند تلسکوپ و... احاطه کرد تا آنجا که شناخت و درک ما از دنیای اطرافمان به واسطه ی تصاویری از نگاه دوربین ساخته شد. این آگاهیهای مجازی و با واسطه جای خود را به واقعیت و دیدن و لمس بیواسطه ماسوی داد. انسانها در بحران بزرگی میان واقعیت و مجاز گرفتار شدند. مهدی درویشی هنرمند جوان و خوشآتیه، در مجموعه نقاشیهایش به نام مجازوارگی به این بحران تکنولوژیک پرداختهاست. او نه تنها دنیای تصویری ما را بلکه هویت انسان معاصر را به نقد میکشد. او مخاطبان را به دیدنی فعالانه دعوت میکند. درویشی برای دیدن نقاشیهاش که پرترههایی مانند نگاتیو اسلاید هستند از مخاطبان خواسته است تا با تغییر منوی دوربین تلفن همراه به حالت نگاتیو عمل کنند. در این صورت این پرترههای نگاتیو در تلفنهمراه بصورت مثبت یا پوزتیو دیده میشوند. شاید برای عکاسان دیدن صحنههای نگاتیو و پوزتیو چندان عجیب و حیرتانگیز نباشد آنها حتی در اثر مداومت در دیدن نگاتیو براحتی تصویر پوزتیو آن را در ذهنشان بازسازی میکنند. آنچه که در اینجا حائز اهمیت می شود، دیدن از طریق تلفن همراه است، وسیلهای هوشمند که دنیای ما را پر از تصویر کرده. ابزاری تصویر محور که ارتباط ما را با دنیای اطرافمان مجازی و تصویری ساخته است. دنیای که فاصلهگذاری میان مجاز و واقعیت را دشوار کرده است. مخاطب در این اثر تعاملی به چالشی بزرگ در حوزه دیدن دعوت میشود. همه با افکت نگاتیو دوربینهای تلفن همراه در گالری مشغول دیدن هستند اگرچه واقعیت را در صفحه تلفن خود شبیه به دید عادی و پوزتیو چشم خود میبینند اما آنسوتر همه فضای گالری در لنز دوربینی دیگر بصورت یک تصویر مجازی دیگر شبیه نگاتیوهای درویشی دیده میشود. این بار واقعیت من و شمای حاضر در گالری نیز مجازی می شود. گویی همه در مرز میان واقعیت و مجازحل شدهایم و در مجازی بیمرز زیست می کنیم. آثار چاپ دستی این هنرمند که موفق به کسب جوایز بین المللی متعددی شده هم اکنون در گالری اُ با نام آخربازی به نمایش گذاشته شده است.