مساجد تهران به فراخور بافتی که در آن قرار میگیرند، ابعاد، بودجه و سلیقهی طراح و کارفرما طرحها و ورودیهای متفاوتی دارند. مساجد که طبق سنت نبوی و فرهنگ دینی ما بایستی قلب شهر و فعالیتهای مردم باشند، در تعامل با چهرهی شهر و همسایهگان خود چه برخوردی دارند؟ غالب مساجد فعلی تلاش فراوانی کردهاند برای دیده شدن. دیده شدن در مقیاس محلی و مقیاس خیابان. برای تشخیص از دوردست، مساجد از یک یا دو گلدستهی بلند که گاهی تا ۲۰ متر نیز میرسند به همراه گنبدی به رنگ روشن استفاده کردهاند. در مقیاس نزدیک نیز تفاوت در مصالح نما، آجرکاریهای تزئینی، پنجرههای جناغی و بلند، و از همه مهمتر ایوانهای ورودی با تزئینات فراوان بهره بردهاند. با وجود تکرار این عناصر در اکثر مساجد شهر، بسته به شرایط اقتصادی منطقه و بودجهی مسجد، کیفیت و کمیت این تزئینات نیز اختلافات فراوان با هم دارند.
اگرچه معمولا این پرداخت ظاهری به اماکن مذهبی نشان از علاقهی مردم به آنها دارد، اما نماسازی فعلی مساجد را میتوان نشئت گرفته از سنت شاهان مسلمان در طول تاریخ دانست. نگاهی که گاهی به بهانهی جذب بیشتر مردم و زیبایی مسجد، آن را با بافت پیرامونش بیگانه کرده و از معنویت آن کاسته است. نگاهی به احادیث، درمورد نهی از تزئینات پرطمطراق و گنبد و گلدسته نیز تاییدی بر این مدعاست.
اما ای کاش همین عناصر و نماسازی در مساجد نیز با نگاهی مناسب به بافت و همسایهگیها انجام میگرفت. مصالح ناهمگون با محله و فرمهای کاملا متفاوت گشودهگیها، به علاوهی ارتفاع بلند بعضی مساجد آنها را به شکلی نامناسب از اطرافش جدا میکند. بسیاری از مساجد به اجبار محدودیت مالی چشم از خرجهای آنچنانی برداشته و بعضی هم در نیمهی کار متوقف شده و چهرهی نامناسبی به جا گذاشتهاند.