مفاهیمی همچون نیایشگاه و پرستشگاه از دیرباز در ادوار و ادیان مختلف وجود داشته است که با ظهور اسلام رنگ و بویی تازه گرفت و این مفاهیم در کالبدی جدید به نام مسجد جانی دوباره گرفت.این مساجد در ابتدا بسیار ساده و بدون تکلف ساخته می شدند به گونه ای که نخستین مسجد (مسجد پیامبر در مدینه) با سنگ لاشه و ابتدایی ترین مصالح و به شیوه شبستانی بنا شد.این شیوه ساخت (شبستانی) تا مدت ها ادامه داشت تا اینکه در قرن چهارم هجری با کناررفتن ستون ها، معماری مساجد از شبستانی به ایوانی تبدیل شد. با گذر زمان هرچند که عناصر و شاکله اصلی همچون گنبد، مناره، محراب و... حفظ شد اما سبک معماری مساجد سمت و سویی دیگر گرفت و تلاش معماران برای نمایش ابهت، شکوه و زرق و برق در آنها بیشتر شد. زیاد شدن ارتفاع مناره ها، بیشتر شدن تزیینات و استفاده از رنگهای مختلف در تزییتات وهمچنین به کاربردن تکنولوژی های جدید همچون گچ بری، کاشی معرق وهفت رنگ و... در دوره های مختلف تاریخی برای رسیدن به این هدف به کاربرده شد.اما مشکل اصلی از آنجایی شروع شد که این روند ادامه یافت تا اینکه نمایش شکوه و عظمت به هدفی اصلی و مهم در طراحی مساجد مبدل گشت که این امر منجر به افول معماری مساجد در دوره قاجار و پس از آن شد.
ایران با وجود معماری غنی خود و به عنوان کشوری اسلامی از هزار تا ۱۵۰ سال پیش بهترین نمونه های مساجد را دارا بوده است اما متأسفانه معماران و طراحان امروز اسیر زرق وبرق و مسائل حاشیه ای شده اند.چرا که برای ساخت مساجد مدرن سعی می کنند تا دقیقاً همان عناصر سنتی همچون گنبد و مناره را با مصالح و مفاهیم جدید پیوند بزنند که این امر نتیجه ای جز ناهمخوانی عناصر و معماری بی هویت در مساجد نداشته است.مساجدی که در ۱۵۰ سال اخیر ساخته شده اند دارای هویتی واحد و یکپارچه نیستند و نمی توان الگویی منطقی برای آنها یافت.هرچند که در این میان نمونه های موفقی هم وجود دارد اما نادیده گرفتن یک اصل مهم برای طراحی مکانی مقدس همچون مسجد؛ یعنی القای حس آرامش و معنویت و ترکیب هنرمندانه آن با مدرنیته منجر به پیدایش چنین آشفتگی و بی نظمی ای در معماری مساجد شده است و مساجدی که روزی به عنوان مفاخر معماری ایران به شمار می رفتند و چشم نواز بودند به عناصری ناموزون و نامتناسب با بدنه شهر تبدیل شده اند.