آیا می توان در شکل کلی بنای مسجد، تغییراتی را با حفظ عناصر کلیدی، مانند محراب، گنبد، مناره و... ایجاد و چهره ی جدیدی از مساجد شهری به انسان شهرنشین معرفی کرد؟!
طراحی باید مبتنی بر رویکردی باشد که اسماعیل سراج الدین در مقاله "دسته بندی رویکردهای تأثیرگذار در معماری معاصر کشورهای اسلامی" آن را با عنوان رویکرد نوگرا، مطرح می کند. در این رویکرد، تمام تلاش طراح، صرف طراحی برای زمان حال می شود و در حقیقت معمار می کوشد زبان معماری گذشته را (ضمن حفظ چارچوب هایی برای آن) برای پاسخ به نیازهای معاصر به کار برد.
برای ملموس تر شدن موضوع در راستای ارائه ی این چهره جدید از مساجد، بر آن شدیم نمونه ای را در این زمینه معرفی کنیم و به دلیل نبود بنایی قابل توجه در ایران، به ناچار مسجدی را در شهر استانبول ترکیه به نام مسجد Yesil Vadi انتخاب کردیم.
طراحی این بنا، با توجه به جایگاه مسجد در بافت شهر عثمانی، با هدف جریان زندگی اجتماعی در شهر شکل گرفته، که به همین دلیل علاوه بر در نظرگرفتن فضای نمازخانه با ظرفیت 350 نمازگزار، کاربری های دیگری مانند اختصاص محلی برای مراسم تشییع جنازه، کتابخانه، سالن اجتماعات و ... با ماهیت اجتماعی، به فضای اصلی مسجد الصاق شده است.
بنای "یسیل ودی"، ضمن پای بندی بر اصول و عناصر هویتی مساجد عثمانی، با استفاده از فرم نیم کره ی از میان منقطع، به دلیل ایجاد تمایز بصری به لحاظ فرمی با بناهای مجاور شکاف ایجاد شده در سقف برای ورود نور و تعبیه شیارهای نورگیر که دورتادور بنا حلقه زده اند.رعایت سادگی در طراحی فضاها و خوانایی مسیر حرکت، و بسیاری از ترفندهای معمارانه دیگر سعی داشته تا از این طریق تعامل سازنده ای را میان سنت و مدرنیته ایجاد نماید اما این که به طور کلی تا چه اندازه در این امر موفق بوده است جای سوال دارد. اگر مناره از هم جواری بنای اصلی حذف می شد، باز هم کارکرد اصلی آن قابل درک بود؟ استفاده از رنگ طلایی، در بخش های حساسی از فضاهای مختلف مسجد، قابل تامل نیست؟ این ها سوالاتی هستند که شاید کاربران این بنای مذهبی، می توانند به درستی به آن ها پاسخ دهند.