وقتی همه خواب بودیم، اتفاق افتاد! برخی آثار علیرغم اجرا و مضمون خوب و قابل دفاعشان، در سکوت حذف شدند. شاید یکی از دلایل این اتفاق اعجاب انگیز، عدم در نظر گرفتن چهارچوبهای اساسی و محکم برای برگزاری هشتمین جشنواره تجسمی فجر بود.
هنگامی که در آستانه جشنواره از نبود بخش مهم «اهداف جشنواره» سخن گفتیم، ترسمان از امروز بود! زیرا میخواستیم مهمترین جشنواره تجسمی کشور، آن هم در سطح بین الملل، آوردگاه آثار شاخص و منطبق با ذائقه بومی و مذهبی ایران عزیزمان باشد تا بتواند در این فضا خط دهنده اصلی باشد نه اینکه خود مرعوب فضای حاکم شود.
متأسفانه تعداد زیادی از هنرمندان و به ویژه خوشنویسان و نگارگران از وضعیت جشنواره تجسمی امسال رضایت چندانی نداشتند و علت اصلی آن کنار گذاشته شدن آثارشان به اتهام نگاه سنتی بوده است. گویا در جشنواره امسال تخصص و دانش هنری جای خود را به ارزشهای نوظهوری همچون مدرن بودن دادهاند. از جمله این آثار حذف شده میتوان به تابلو نفیس «عروج در منا» اثر امیررضا فقیهی اشاره کرد، که با الهام از نگارگریهای استاد فرشچیان و به عنوان ادای دِین به فاجعه دلخراش منا اجرا گردید، اما حتی در مرحله داوری اولیه نیز انتخاب نشد. همچنین «انسان علیه انسان» اثر علیرضا ذاکری نیز با موضوعیت داعش و گروههای تروریستی، سرنوشتی مشابه داشت با این تفاوت که به مرحله نمایشگاه راه یافت اما جزو 22 اثر انتخاب شده نبود.
هر چند ادعا میشد که جشنواره امسال فجر توجه بیشتری به محتوا و قدرت بیان دارد اما آثار راه یافته، بیانگر مسئله دیگری بودند، چرا که برخی آثار به صرف گریز از سنتها و کپی کردن نگاههای شبه مدرن که هیچ سنخیتی با نگاه اسلامی و حتی بومی و ملی ما نداشتند، در قلب هشتمین جشنواره بین المللی تجسمی فجر جای گرفتند.
دلیل عمده این اتفاق تأسف بار به سیاستهای مغشوش و چهارچوبهای نامشخص جشنواره باز میگردد، چرا که سبب میشود فاصله میان جشنواره فجر با اهداف انقلابی آن بیشتر شود و تناسب کمتری بین آثار برگزیده با نام و هویت اصلی جشنواره وجود داشته باشد. چنین رویکردی باعث میشود تا جایگاه جعلی برای برخی هنرمند نماها ایجاد گردد و هنرمندان اصیل به انزوا کشیده شوند.