هنر ابزاری است با قابلیتهای ویژه که میتواند با مقتضیات زمان خود سازگار و هم سو شود، خواه این مقتضیات در جهت اهداف انسانی باشد یا نه. در طول تاریخ هنرمندان با کمک طبقهی مرفه جامعه به حیات هنری خود ادامه میدادند و در کنار کارهای سفارشی، آثار مطابق طبع خود نیز میآفریدند. این اتفاق در دنیای امروز نیز به شکلی دیگر رخ میدهد.
نقاشیهای شلوغ و پرکار دیواری، سبکی از طراحی است که در خانههای مجلل شمال تهران باب شده است. آثاری بدون تناسب با فرهنگ و هویت ایرانی که تنها در جهت خودنمایی بیشتر طبقه ثروتمند جامعه است. کسانی که با نقاشی دیواری و بخصوص نقاشی بر روی سقف آشنایی داشته باشند، سختیها و مخاطرات آن را درک میکنند و میدانند هنرمندان با زحمت فراوانی، این آثار را خلق میکنند. این آثار با تکنیکهای مختلف نقاشی دیواری، پتینه و کار با ورق طلا و در ترکیب با گچبری جلوهای خیرهکننده به فضای داخلی میدهد. موضوعات این نقاشی ها عمدتاً تصاویر منظره (بخصوص آسمان بر روی سقف)، فرشتگان و زنان هستند که به شدت هنر مسیحی را در ذهن تداعی میکند. در بعضی از قسمتها نیز با کمی ذوق و سلیقهی سفارشدهنده، دست هنرمند باز میشود تا آثاری زیباتر با استفاده از فرم های انتزاعی و نقشمایههای سنتی ایرانی خلق کند.
جدای از بعضی آثاری که حتی در تکنیک و اجرا نیز قابل اعتنا نیستند، به نظر می آید این هنر و اثر هنری در صورتی که درجای درست خود قرار بگیر، می تواند ارزشمند باشد.
در گذشته هنر تزیین بنا، یا در بناهای خاص و عمومی و یا در خانه ها بااهداف کاربردی و تزیینی در کنار هم و بسیار محدود تر از بناهای عمومی، مورد استفاده قرار می گرفت و در پس این استفاده مفاهیم خاصی قرار داشت که هنر امروز از آن خالی است. با وجود فخرفروشی که در این سبک موج میزند اما ارزش کار هنرمندان آن کم نمیشود هرچند که هنرشان تنها چند بینندهی خاص دارد.
