کتاب حاضر در هشت گفتار تنظیم شده و در هر کدام به طور اجمالی به بیان مفاهیمی مرتبط با موضوع مبانی نظری معماری پرداخته شده است. عناوین هر گفتار عبارتند از: مدل سازی فکری؛ سامانه و ساختار؛ روش تحقیق؛ روش های نقادی و ارزیابی؛ فلسفه، منطق و علم؛ نقدی بر دیالکتیک؛ نظریه توسعه درون زا و فرآیند طراحی.
در گفتار سوم کتاب، یعنی روش تحقیق، به مقایسۀ دو مفهوم رویکرد و روش پرداخته شده که در آن میخوانیم:
"رویکرد و روش دو مفهوم بنیادی در پژوهش هستند که در برخی موارد به اشتباه به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. رویکرد، تعیین نگاه و زاویه دید محقق نسبت به یک پدیده است، همانند رویکرد پدیدارشناسانه و یا هرمنوتیک. وجود رویکرد مشخص و داشتن عینک خاص برای دیدن موضوعات به خصوص برای هنرمندان لازم و ضروری است. حضرت علی علیهالسلام در رابطه با اهمیت این موضوع میفرمایند: "اگر دیده بصیرت کور باشد نگریستن چشم سودی نمیدهد." این بدان معنا است که تا رویکردی در فرد شکل نگیرد و بینش او ساخته نشود، نگریستن به پدیدهها برای او و دیگران منفعتی دربرنخواهد داشت.
ولیکن روش شامل راه، طریقه، شیوۀ برخورد و چگونگی طی مسیر برای رسیدن به هدفی خاص، به خصوص در پژوهش، است که مشتمل بر مجموعهای از قواعد و اصول علمی در کشف حقایق پنهان میباشد.
خواندن این کتاب به همۀ کسانی که به دنبال مطالعۀ کتابی مختصر اما گسترده از نظر تنوع موضوعات دربارۀ مبانی نظری معماری هستند توصیه میشود. آشنایی با موضوعات گسترده این فرصت را فراهم میکند تا خواننده با شناخت نیازهای خود به دنبال مطالعۀ عمیقتری دربارۀ آنها برود.
در آستانۀ جامجهانی فوتبال ۲۰۱۸، خانه طراحان انقلاب اسلامی با راه اندازی کمپین «با هم قهرمانیم» مجموعه پوسترهایی را با همین عنوان و با شعار «یک ملت، یک ضربان» طراحی و اجرا نموده و در سطح شهر به اکران در آورده است. هدف از راه اندازی این کمپین حمایت از تیم ملی فوتبال ایران و تأکید بر وحدت و انسجام ملی به عنوان یک عنصر پیشبرندۀ مهم است، که حاصل آن پیشرفت و پیروزی ایران و ایرانی در تمامی عرصههای ورزشی و غیر ورزشی میباشد. گفتنی است این روزها تعدادی از این آثار بر فراز بزرگترین دیوارنگارۀ کشور در میدان حضرت ولیعصر(عج) نیز به نمایش درآمدهاند، تا بیش از پیش حال و هوای فوتبال را با چاشنی وحدت و همدلی همراه سازند.
محمدرضا دوست محمدی، محمد شکیبا، سینا رعیتدوست، محمود آراستهنسب و محمد تقیپور از جمله طراحان و عوامل ساخت پوسترهای «با هم قهرمانیم» میباشند.
سید حسن موسوی هنرمندی است که دنیای کودکان را به خوبی شناخته و در آثارش با فرم های ساده و رنگ های مسطح و فضاسازی های ساده و قابل درک وشخصیت پردازی جذاب برای کودک، دنیایی دوست داشتنی برای کودکان خلق کرده است.
مجموعه تصویر سازی او برای کتاب انسان ها و دیو ها نیز به همین گونه است. این کتاب داستان پیرمرد ماهی گیر فقیری است که روزی در هنگام صید ماهی، خمره ای پیدا می کند که درون خمره دیوی است و داستان هایی با این دیو برایش رخ می دهد. دیو این داستان شبیه دیوهای ترسناک داستان ها نیست، بلکه مهربان و دوست داشتنی به نظر می رسد که فرم بسیار ساده ی دیو نقش مهمی در این ویژگی دارد. دیگر فضاها نیز برای کودک بسیار ملموس و قابل درک است و او را غرق در داستان می کند.
سید حسن موسوی فوق دیپلم گرافیک و فعال در عرصه ی تصویر سازی کتاب های کودکان است. برگزیده شدن در چندین جشنواره ی معتبر داخلی و خارجی و شرکت در جشنواره ها و نمایشگاه های گروهی از سوابق هنری وی می باشد.
تابلوهای گرهبافت شاهی، هرچند طعنهای به احوال ناخوش فرش دستبافت ایرانی است، اما هویتمند است. هویتی پست مدرن که از تلفیق هنرهای سنتی با نگاه معاصر هنرمند به وجود آمده. این تابلوهای گره بافت هر چند ظاهرشان شبیه قالیچه است اما خبر از باغ پرگل ایرانی ندارند، زیرا کارکرد متفاوتی برای آنها تعریف شده است. در این آثار شاهد تلفیق هنرهای قالیباقی و خوشنویسی با گرافیک هستیم.
در اینجا بوم هنرمند، دارقالی است و به جای استفاده از رنگ و جوهر، به سراغ خامههای رنگین فرش رفته و چاقوی بافت را جایگزین قلم خود کرده است تا اثری متفاوت بیافریند. اثری که نه برای زیرپا، بلکه مناسب آویختن از دیوار است. خط نوشتههای گره خورده بر تابلو بافتههای شاهی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول شامل جملاتی از نیچه، وارهول و دیگران است و دسته دیگر نیز ترانههای فولکلور قالیبافان. البته در هر دو گروه شاهد طنزهای زیرکانه و ظریف شاهی هستیم، که در ایجاد هویتی منسجم و مستقل اثر گذار بوده است، به طوری که حتی ارتباط مخاطب با اثر را تسریع میکند.
ابوالفضل شاهی خود پرورش یافته شهر هنرپرور کاشان است؛ که در بافت فرشهای نفیس شهره تاریخ بوده و هست. او در مقطع کارشناسی رشته گرافیک انتخاب کرد اما علاقهاش به هنرهای سنتی سبب شد تا در مقطع ارشد به سراغ الهیات برود. آثار شاهی را باید در ادامه زیبایی شناسی مکتب سقاخانه دنبال کرد با این تفاوت که خود معتقد است نباید بخش محتوایی هنر سنتی را فدای جذابیتهای فرمیک کرد. گفتنی است تا به امروز چهار نمایشگاه از آثار متفاوت او در تهران و کاشان برگزار شده و پنج عنوان کتاب نیز از او منتشر شده است.
هویت بصری این شرکت با الهام از نشان قدیمی آن و با استفاده از خطوط متفاوت طراحی شده است و علاوه بر یادآوری قدمت و اعتبار نشان قدیمی، مدرن و امروزی شده است تا با مخاطب ارتباط بهتری برقرار کند.
علی رضا نبئی، طراح نشان و هویت سازمانی شرکت داروسازی عبیدی درباره ی این پروژه می گوید: "خطوط نرم، ضخامت و قرار گرفتن در قاب مستطیل بر روی ضلع بزرگتر آن، استحکام، امنیت و حرکت را به نمایش می گذارد". رعایت نکاتی مانند هماهنگی نوشتار فارسی و لاتین، تداعی شکل کپسول (نماد تصویری دارو) و توجه به نشان مار ( نشان بین المللی صنعت داروسازی)در طراحی نشانه باعث شده این مجموعه حس مدرن بودن، سلامت و پیشرفت را به مخاطب منتقل کند.
اجرای گرافیکی این مجموعه توسط مسعود حشمتی و امید جعفری انجام گرفته است که می توان گفت نقش بسیار مهمی در کیفیت نهایی این پروژه ایفا کرده است.
طراحی درست سیستمهای شهری میتواند تا حد زیادی باعث آرامش افراد در جامعه و جلوگیری از خطاها و مشکلات شود. یکی از سیستمهای جدید که در شهرهای بزرگ مانند تهران باعث سهولت در رفت آمد شده است، سیستم حملونقل به وسیله اتوبوسهای شهری تندرو (BRT) است. از ابتدای شروع این طرح، مدلهای مختلف از ایستگاهای مورد نیاز، طراحی و ساخته شده است که بعضی کارآمدتر از بعضی دیگر بوده است. زهرا اینانلو یغمورلو با توجه به نیازها و کمبودهای موجود، طرحی را ارائه داده است که مورد توجه داوران مسابقه طراحی صنعتی آیدیران قرار گرفت و توانست نشان طلا را از آن خود کند.
فرم کلی بدنه ایستگاه از خصوصیت مهم سیستم بی آرتی، (که همان سرعت در ارائه خدمات اتوبوسرانی و مسیرهای تفکیکشده و امتداد یافته در سطح شهر میباشد)، الهام گرفتهشده است. تا ایستگاه نیز بهعنوان عنصر مهم بی آر تی بر حرکت و سرعت این سیستم تأکید نماید. کلیت فرم بدنه ایستگاه بر پایه مفهوم مکانی برای اتصال مسافران به یک سیستم متحرک شکل گرفته است. در فرم سقف از بال پرندگان الهام گرفتهشده است تا حس سبکی، سرعت را انتقال دهد. یک پروفیل طولی که بخشی از سازه ایستگاه را تشکیل میدهد از تمام طول ایستگاه گسترده شده است، نمادی از مسیر حرکت بی آرتی در شهر است که در ابتدای ایستگاه از روی زمین بلند میشود و انتهای ایستگاه دوباره بروی زمین مینشیند و بر روی مسیرهای مجزا و سرعت حرکت در بی آر تی تأکید دارد.
ایدهی فکر شده، در کنار ارائه خوب توانسته است، این طرح را به یک پروژهی قابل اعتنا و جذاب تبدیل کند. طرحی که با کمی اصلاح، قابلیت اجراشدن در شهرهای بزرگ را دارد و میتواند در کنار برآورده کردن نیاز شهروندان، تصویر بصری مناسبی را نیز از یک ایستگاه به نمایش گذارد.
بسیاری از هنرمندان عقیده دارند که هنر نباید مختص یک گروه خاص باشد و با آوردن هنرهای مختلف به میان مردم سعی میکنند، فضای جامعه را بیشتر به سوی داشتن نگاهی ظریف بین و هنردوست جلب کنند و همین طور به آثار هنری که در گوشه گالریها و مجموعهها خاک میخورند رنگ و بوی دیگری بخشند. شهرداریها با حمایت از هنرمندان و ایجاد فضای مناسب میتوانند نقش بسزایی در این امر داشته باشند.
مردم ایران از دیرباز ثابت کردهاند که هنردوست و هنر خواه هستند ولی زندگی شهری باعث فاصله گرفتن بسیاری از افراد جامعه از هنر و آثار هنری شده است. بسیاری از اشیاء در زندگی روزمره آنچنان به چشم نمیآیند ولی زمانی که ابعاد این اشیاء تغییر میکند و از حالت عادی خارج میشنود معنای دیگری میگیرند و حتی بسیاری از اشیای فراموش شده ارزشمند میشود. مجسمههای مشهد که در نوروز سالهای ۹۱تا ۹۳ اجرا شد، توجه بسیاری را به خود جلب کرد و چهرهی شهر را تغییر داد. این مجسمهها با بزرگنمایی بسیاری از اشیای نوستالژی و پرخاطره برای شهروندان، بیننده را به دهههای۵۰ و۶۰ میبرد. اغراق در ابعاد این اشیا به تأثیر بیشتر آنها در بیننده کمک فراوانی کرده است. علاوه بر این فضایی شاد و با رنگ بوی عید را برای بینندگان تداعی میکنند. اجرای خوب و جانمایی درست این مجسمهها باعث استقبال شهروندان و گردشگران از آنها شده است. علاوه بر این مجسمهها شهرداری مشهد تعداد زیادی المانهای دیگر با رویکردهای مختلف در عید نوروز اجرا کرده است که قابل تأمل هستند. این رویکرد شهرداری با تغییراتی در عید نوروز سال ۹۴نیز زینتبخش شهر بود.
موتور جستجوگر گوگل چند ماه پیش از شروع بازیهای جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ روسیه از هنرمندان ۳۲ کشور راه یافته به این رویداد جهانی مهم دعوت به عمل آورد، تا حال و هوای فوتبال در کشورشان را مبتنی بر رسوم و فرهنگ مردمانشان به تصویر درآورند. گوگل، راشین خیریه را نیز به عنوان نمایندۀ ایران انتخاب نمود و با او وارد مذاکره شد. تصویرسازی راشین خیریۀ برای گوگل یادآور خاطرات شیرین شکرستان هستند، که به نوعی امضای او برای آثارش تبدیل شدهاند و الحق در عین سادگی، رنگ و بوی ایرانی نیز دارند.
در تصویرسازی راشین خیریۀ اگر چه مکان توپ و دروازه از پیش توسط گوگل مشخص شده بود، اما او توپ و دروازه را نه در استادیوم بلکه در دل یکی از کوچه پس کوچههای ایران قرار داد، چرا که به اعتقاد وی زمانی که بانوان اجازۀ ورود به استادیوم فوتبال را ندارند و نمیتوان آنها را در آنجا تصویر نمود، بهتر است توپ و دروازه را بر داشت و به دل یکی از همین زمینهای خاکی رفت، تا مردم از زن و مرد و کودک همه یک دل و یک صدا بتوانند از فراز بام خانههایشان و یا از قاب پنجره هایشان فوتبال ببینند و در کنار هم از آن لذت ببرند.
از اینرو تصویرسازی راشین خیریۀ مملو از نمادهای ایرانی است، از گربۀ معروف ایرانی تا توپ بازکنان فوتبال که طرح بته جقه بر آن نقش بسته شده است. در این میان به جز سه بازیکن فوتبال، بقیۀ از مردمان عادی هستند که با جامههایی سنتی و پر از نقش و نگار، طبل زنان با ساز و دُهل تیم کشورشان را عاشقانه تشویق میکنند.
همه ی ما حداقل یک بار در دوران کودکی یا بزرگسالی آثار زنده یاد غلامعلی مکتبی را در کتاب های داستانی کودکان دیده ایم. آثاری بسیار ساده، متشکل از فرم های هندسی، فضاهای بدون پرسپکتیو و رنگ های تخت و بدون سایه پردازی. همین خصوصیات باعث شده است که این تصاویر برای کودکان به شدت قابل فهم و دوست داشتنی باشند. او شناخت کاملی نسبت به طرز نگاه کودکان داشته و توانسته داستان ها را به زبان تصویری برای کودکان ترجمه کند. برای مثال در کتابِ خاله ی عروسکِ من، همه چیز به صورت ساده شده، با اشکال هندسی و در ابعاد بزرگ و نا متعارف نشان داده شده است و همین مساله کودک را جذب داستان می کند. یک تصویرگرِ کودک هرگز نباید فراموش کند که طرز نگاه یک کودک به زندگی مانند بزرگسالان نیست که زنده یاد مکتبی با اینکه سال ها با کودکی اش فاصله داشت، اما این نکته را به خوبی در آثارش رعایت می کرد. تصویرگری کتاب هایی مانند "حسنی تو شهر قصه"، "حسنی نگو یه دسته گل"، "آقا باهوش"، "پسته ی دهان بسته"، "خاله ی عروسک من"، "ابلق" و... از جمله آثار اوست.
کاریکاتور هنری است که مفاهیم متعددی را در خود می گنجاند، مفاهیم اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و... حال اگر این هنر در کنار هنری دیگر مانند تصویرسازی نمایان شود، در صورتی که هنرمند توانایی ادغام دو هنر را داشته باشد، قدرت بیان کاریکاتور چند برابر می شود.
آثار مجتبی حیدرپناه ترکیبی است از کاریکاتور و تصویرسازی. تصاویری که شرحی نیاز ندارند چرا که مانند یک فیلم کوتاه داستانی پر مفهوم را روایت می کند. تکنیک این آثار تمام دیجیتال است اما کاملا شبیه یک اثر رنگ روغن یا اکرلیک است و هنرمند این شباهت را برای بالا بردن گویایی اثر ایجاد کرده است. فضاهای مه آلود و خاکستری آثار، بیننده را به دقت و تفکر وا می دارد و حسی سینمایی به آثار می بخشد.
مجتبی حیدر پناه دانشجوی کارشناسی دانشگاه هنر یزد و فعال در زمینه ی کاریکاتور، تصویرسازی، انیمیشن و نقاشی است و تاکنون جوایز داخلی و بین المللی فراوانی را از آن خود کرده است.
در آستانۀ جامجهانی فوتبال ۲۰۱۸، خانه طراحان انقلاب اسلامی با راه اندازی کمپین «با هم قهرمانیم» مجموعه پوسترهایی را با همین عنوان و با شعار «یک ملت، یک ضربان» طراحی و اجرا نموده و در سطح شهر به اکران در آورده است. هدف از راه اندازی این کمپین حمایت از تیم ملی فوتبال ایران و تأکید بر وحدت و انسجام ملی به عنوان یک عنصر پیشبرندۀ مهم است، که حاصل آن پیشرفت و پیروزی ایران و ایرانی در تمامی عرصههای ورزشی و غیر ورزشی میباشد. گفتنی است این روزها تعدادی از این آثار بر فراز بزرگترین دیوارنگارۀ کشور در میدان حضرت ولیعصر(عج) نیز به نمایش درآمدهاند، تا بیش از پیش حال و هوای فوتبال را با چاشنی وحدت و همدلی همراه سازند.
محمدرضا دوست محمدی، محمد شکیبا، سینا رعیتدوست، محمود آراستهنسب و محمد تقیپور از جمله طراحان و عوامل ساخت پوسترهای «با هم قهرمانیم» میباشند.
سازمان فضای مجازی سراج، اولین جشنواره بینالمللی «ساعت شنی» را با موضوع فروپاشی رژیم صهیونیستی و با اهداف جریانسازی و تولید محتوا برای فضای مجازی مرتبط با فروپاشی رژیم صهیونیستی، تروریسم، قدس و حمایت از مردم مظلوم فلسطین برگزار مینماید.
این رویداد بین المللی با تکیه بر تولیدات فعالین فضای مجازی، قصد دارد تا نهضت توجه به فرمایشان رهبر معظم انقلاب درخصوص فروپاشی رژیم صهیونیستی تا پیش از 25 سال آینده را به عنوان یکی از راهبردیترین شعارهای جمهوری اسلامی ایران ترویج نماید.
این جشنواره از دو بخش اصلی و ویژه تشکیل گردیده است، که بخش اصلی شامل تولیدات صوتی وتصویری، طراحی و گرافیک، بازیهای تلفن همراه و تحت وب HTML5، رسانه های اینترنتی، پویانمایی و موشن گرافیک میباشد و بخش ویژه نیز به رویدادهای رقابتی 72ساعته (start up) اختصاص دارد.
همچنین موضوعات این دوره از جشنوارۀ «ساعت شنی» عبارتند از:
چرا مرگ بر اسرائیل، رژیم اشغالگر قدس و حقوق بشر، رژیم اشغالگر قدس و ظلم، نحوه شکل گیری رژیم اشغالگر قدس، رژیم اشغالگر قدس و اسلام هراسی، رژیم اشغالگر قدس و تروریسم پروری، رژیم صهیونیستی کودککُش، رژیم اشغالگر قدس 25 سال آینده را نخواهد دید، اسرائیل غده سرطانی، اسرائیل رژیم جعلی، نژاد پرست و استعماری و گروهک های تروریستی تحت حمایت اسرائیل.
گفتنی است مهلت ارسال آثار به این جشنواره تا اول اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ تعیین شده بود که با توجه به درخواست هنرمندان داخلی و خارجی تا ۱۵ تیرماه ۱۳۹۷ تمدید گردید. علاقهمندان جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانند به وب سایت این جشنواره به نشانی www.israelhourglass.com مراجعه نمایند.
«در هنگام نگارش جلد اول کتاب فیل آبی متوجه شدم که بسیاری از مباحث مطروحه کتاب دقیقاً در شکلگیری ایده های آثار «رنه ماگریت» نقاش مشهور بلژیکی دیده میشود. بر این اساس تصمیم گرفتم کتابی در این ارتباط آماده کنم. اما دغدغه نگارش جلد دوم کتاب فیل آبی از یکسو و انطباق مباحث ایدهیابی رنه ماگریت با کتاب دوم باعث شد تا مطالب آن را در کتاب فیل آبی مطرح نمایم.
به پاس ادای دین به این استاد مسلم خلاقیت در هنر نقاشی، بر آن شدم به هر شکلی شده است نام این نقاش بلژیکی را در عنوان جلد دوم کتاب ذکر کنم. بعد از رنه ماگریت بیشترین آثار استفاده شده در کتاب حاضر متعلق به دو گرافیست برجسته «شیگنو فوکودا» ژاپنی و «میشل باتوری» لهستانی و دو تصویرساز معروف به نام «براد هالند» آمریکایی و «پابلو آمرگو» اسپانیایی است. تقریباً در تمامی بخشهای کتاب نمونه آثار این هنرمندان ارائه شده است. علت این امر کاملاً روشن است. این که چهار هنرمند با چهار سبک گرافیکی کاملاً متفاوت، ایدههای مشابه دارند گواه این نکته است که روش ایدهیابی چندان متفاوت نیست، آنچه که آثار را از یکدیگر متمایز میسازد، نحوۀ اجرا یا همان سبکهای شخصی اجرا است.»
آنچه که ذکر شد، گزیدهای از پیشگفتار کتاب «ستورالعملهای رنه ماگریت به فیل آبی برای ایده یابی» - جلد 2، به قلم محمدحسین نیرومند میباشد. موضوع اصلی این کتاب خلاقیت هنری است و توسط انتشارات فرهنگسرای میردشتی در سال ۱۳۹۶ انتشار یافته است.
نمایشگاه پوستر «خلیج همیشه فارس»
شعار و طراح پوستر بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب تهران مشخص شد
کارنامه تجسمی/مروری بر آثار دانش آموختگان گرافیک و تصویرسازی پردیس هنرهای زیبا
یازدهمین نمایشگاه سالانه حروف نگاری پوستر اسماء الحسنی
مکان و زمان برنامههای هفتهی گرافیک ۹۴
نشست خبری هفته گرافیک 94 برگزار شد
برگزاری نمایشگاه پیامبر مهربانی در هفتمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر
فراخوان نخستین نمایشگاه ثلث نویسان جهان اسلام
نامهسرگشاده فرزاد ادیبی د رانتقاد از پوستر جشنواره تجسمی فجر
طراحی پوستر دانشگاه آزاد اسلامی
گشایش اولین موزه ی گرافیک آسیا
مسابقهی عکاسی «جاده ابریشم از دیدگاه جوانان» به عنوان یک برنامهی آموزشی بصری و به منظور آشنایی با میراث فرهنگی مشترک در مسیر جاده ابریشم برگزار میشود. این مسابقه در چهارچوب برنامهی «جاده ابریشم و جوانان» سازمان یونسکو و نیز در راستای اهداف دههی بینالمللی تقارب فرهنگها (۲۰۲۲- ۲۰۱۳) اجرا خواهد شد.
در توضیح سایت یونسکو آمده:
«امروزه هنرهای تصویری مهمترین ابزار ارتباطی برای جوانان است. آموزشهای هنری، در ارتقای آگاهی نسل جوان و درک صحیح چالشهای ناشی از پدیده جهانیشدن، از اهمیت اساسی برخوردار است. هدف این مسابقه عکاسی تشویق جوانان کشورهای حوزهی جاده ابریشم به شناخت میراث مشترک فرهنگیشان میباشد.
دومین جشنواره بینالمللی عکس «نگاه آبی» به همت کانون هنر و زیست بوم «دایره آبی» دانشگاه تهران و با حمایت شرکت بهینه سازی مصرف سوخت ایران و با هدف معرفی و فرهنگ سازی مصرف صحیح انرژی و استفاده از انرژی های پاک در سه بخش عکاسی حرفهای ملی و بین المللی و همچنین عکسهای موبایلی برگزار میگردد. شرکت در این جشنواره برای تمامی عکاسان و علاقهمندان به عکاسی از سراسر جهان آزاد است.
موضوعات این دوره از جشنواره شامل انرژی های پاک، بهینه سازی مصرف، هدررفت، آلودگی صنعتی، حمل و نقل، آلودگی هوا، شهر سبز و توسعه پایدار میباشد. ارسال آثار بخش عکاسی حرفهای صرفاً از طریق درگاه اینترنتی جشنواره به نشانی www.BlueCircleGroup.ir امکانپذیر است و شرکت کنندگان بخش موبایلی نیز میتوانند با استفاده از هشتگ BvipFest# در شبکههای اجتماعی، برای شرکت در جشنواره اقدام نمایند.
مهلت ارسال عکسها به این دوره از جشنواره «نگاه آبی» تا ۱۰ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ میباشد. نمایشگاه آثار منتخب و مراسم اهدای جوایز این دوره از جشنواره نیز در خرداد ماه سال آتی برگزار میگردد و آثار نفرات منتخب به صورت همزمان در نمایشگاههای داخلی و خارجی به نمایش درخواهد آمد. علاقهمندان برای دریافت متن کامل فراخوان و همچنین آییننامه جشنواره میتوانند به درگاه اینترنتی این جشنواره مراجعه نمایند.
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز در تداوم فعالیتهای فرهنگی و هنری خود هشتمین دورۀ جشنواره عکس فیروزه را در دو بخش ملی و بین المللی با هدف استقبال از چشم انداز تبریز ۲۰۱۸ و معرفی تواناییهای فرهنگی و اجتماعی شهر برگزار مینماید.
بخش بین الملل: معماری جهان اسلام (عکاسی مستند از همه موارد مرتبط با معماری جهان اسلام؛ تمامی عکاسان از سراسر جهان میتوانند در این بخش شرکت نمایند. این بخش غیرحضوری بوده و نیازی به ثبت نام اولیه اینترنتی نیست و صرفاً تکمیل فرم ارسال آثار کافی است.)
بخش اصلی: چهرۀ شهر (عکاسی مستند [رنگی و سیاه و سفید] از همهی موارد مرتبط با شهر تبریز از قبیل توریسم، شهر و شهروند، زندگی شهری، محیط زیست، ترافیک، ورزش همگانی، نمودهای شهر سالم و مدیریت شهری و ویژگیهای اختصاصی در رابطه با شهر تبریز، اعم از پوشش، فرهنگ، اغذیه و شیوههای زندگی اقلیمیِ شهر تبریز)
بخش ویژه: معماری و زیباییهای ابنیه تاریخی و مدرن تبریز (پروژه های عمرانی شهرداری، زیباییها، جاذبههای گردشگریِ شهر در چشم انداز تبریز ۲۰۱۸)
بخش تلفن همراه: عکاسی از همه موارد مرتبط با چهره شهر تبریز.
گفتنی است مهلت ارسال آثارِ بخش بینالملل تا ساعت ۲۴ روز شنبه ۱۵ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ میباشد و ثبتنام اولیه اینترنتی در بخشهای حضوری نیز از زمان انتشار فراخوان تا ساعت ۲۴ روز چهارشنبه ۵ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ انجام میگیرد. علاقهمندان جهت کسب اطلاعات بیشتر و دریافت فرم ثبتنام میتوانند به وبسایت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز به نشانی www.honar.tabriz.ir مراجعه نمایند.
دستبافتهای ایرانی را شاید بتوان متنوعترین دستبافتهای جهان دانست زیرا به هر تعداد که پرداخته میشود، باز هم تعدادی از قلم میافتند و با همت بعضی از گردشگران خوشذوق شناخته میشوند. بافتها و منسوجاتی که شاید تا به حال اسم آنها هم به گوش ما نخورده است؛ مانند پلاس، نمک دان بافی، ارمک بافی، برک بافی و گلیج بافی. تعدادی از آنها نیز معروف شناخته شده هستند مانند ابریشمبافی و چادرشب، جاجیم و ترمهبافی. پتهدوزی، ممقان دوزی، گلابتون، خامهدوزی، زرتشتی بافی
بهطورکلی این دستبافتها به دو گروه بافتهای دستگاهی و بافتهای داری تقسیم میشوند. بافتهای دستگاهی با پارچههای سنتی مثل مخمل، ترمه و جاجیم دوزی انجام میشود و بافتهای داری شامل پرزدار مانند قالی، گبه و بدون پرز مانند انواع گلیم میشوند. دورچین بافی یا وارونه بافی از انواع بافتهای داری بدون پرز است که قدمــــت آن بالغ بر ۲۰۰ سال میرسد و توسط عشایر ایل قشقایی استان فارس تولید میگردد. این دست بافته که چلهکشی آن مانند گلیم است به روش بافت پود پیچی بافته میشود ولی به جای آنکه پودها از روی دو جفت تار پیچیده شود، بافنده بهوسیله آیینهای که در زیر قرار میدهد پودها را از زیر یک جفت تار میپیچد و به همین دلیل به آن وارونه چین بافی نیز میگویند.
بافت به شیوه پود پیچی (سوزنی) انجام میگیرد ولی به جای پیچیدن تارها از رو، از زیر کار پیچیده میشود و به همین دلیل نقوش ایجاد شده بسیار ظریف و شبیه به پشت قالی میباشد. نقوش آن هندسی است و از انواع الیاف پشمی الوان استفاده میگردد. روش نگهداری آن حفاظت از رطوبت مداوم، حرارت و آتش، اشعۀ مستقیم و مداوم خورشید، سفیدکنندههای شیمیایی و اشیا نوک تیز و بُرّنده میباشد و با آب ولرم و صابون قابل شست شوی میباشد.
«همایش ملی هنر ایران در دوره قاجار» به همت پژوهشکده هنرهای سنتی، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور، در دو بخش پژوهشی و هنری، در محورهای نقاشی و مجسمهسازی؛ کتابت و کتابآرایی؛ نمایشهای سنتی و آیینی؛ موسیقی کلاسیک (درباری) و مردمی؛ معماری و شهرسازی؛ هنرهای صناعی؛ سینما، فیلم و عکاسی؛ مبانی حکمی-نظری و سایر حوزههای مرتبط برگزار میگردد.
علاقهمندان جهت ارسال مقالات خود از ۱۵ اسفند تا ابتدای خرداد ماه سال ۱۳۹۷ فرصت دارند تا پس از ثبت نام در وب سایت همایش چکیدۀ مقالات خود را ارسال نمایند. همچنین هنرمندان نیز از ابتدای تیرماه سال ۱۳۹۷ تا ابتدای شهریورماه فرصت دارند تا تصاویر آثار هنری خود را به دبیرخانۀ همایش ارسال نمایند. گفتنی است علاقهمندان جهت شرکت در این همایش میتوانند اطلاعات تکمیلی را از وب سایت رسمی همایش به آدرس www.qajarart.richt.ir دریافت نمایند.
دانشکده فرش دانشگاه هنر اسلامی تبریز «همایش ملی فرش و نیازهای معاصر» را با رویکردی به فرش تبریز در سه محور طراحی و رنگبندی؛ مواد اولیه، بافت و رنگرزی؛ اقتصاد و مدیریت برگزار مینماید. علاقهمندان جهت ثبتنام و ارسال مقالات خود میتوانند به وبسایت همایش به نشانی http://conf.isc.gov.ir/ccn97 مراجعه و همچنین از طریق کانال تلگرامی https://t.me/farshvaniyazhayemoaser تازهترین اخبار مربوط به همایش را دنبال نمایند.
گفتنی است «همایش ملی فرش و نیازهای معاصر» با دبیری دکتر علی وندشعاری، دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ در دانشگاه هنر اسلامی تبریز برگزار میگردد. علاقهمندان جهت شرکت در این همایش تنها تا ۲۰ اسفندماه سال جاری فرصت دارند تا اصل مقالات خود را از طریق وبسایت اعلام شده به دبیرخانه ارسال نمایند.
ناصر هوشمند وزیری متولد سال ۱۳۲۵ خورشیدی در همدان است. وی در سال ۱۳۵۰ مدرک کارشناسی خود را در رشتۀ مجسمهسازی از دانشکدۀ هنرهای زیبا دانشگاه تهران دریافت نمود و در سال ۱۳۷۳ نیز موفق به اخذ نشان درجۀ یک هنری و دکترای افتخاری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گردید.
استاد وزیری در مهرماه سال ۱۳۸۴ نخستین غار موزه ایران را با ایده، خلاقیت و هزینۀ شخصی خویش در زمینی به مساحت ۱۰۰۰ مترمربع راهاندازی نمود، بهطوریکه همچنان نیز در حال توسعه و گسترش آن میباشد. غار موزۀ وزیری از بخشهای متعددی همچون فضای نمایشگاهی، کارگاهی، صنایع دستی، آموزشی، نگارخانه و سالن اجتماعات تشکیل شده است.
از زمان شروع فعالیت این مجموعه، دالانهایی در دل کوه حفاری و جهت به نمایش گذاشتن آثار استاد و ارائه آن به هنردوستان آماده گردیده است. این آثار بیانگر داستانهای شاهنامه فردوسی و قصههای فولکلور ایران و فرهنگ اصیل ایرانی میباشند. در این میان فضای داخلی غار مشتمل بر ۸ دالان تو در تو است، که دیوارۀ اصلی آن از سنگ کوهستان تشکیل شده و لایهای از بتن آن را پوشش داده است. مجموع این دالانها فضای مناسبی را برای نمایش بخشی از مجسمههای استاد وزیری فراهم آوردهاند، اما از آن جهت که در این محل امکان دسته بندی مجزای مجسمهها به لحاظ جنس ساختاری وجود ندارد، آثار با توجه به فضای موجود چیدمان شدهاند.
غار موزۀ وزیری در جاده لواسان واقع شده و علاقهمندان جهت کسب اطلاع از نشانی دقیق و زمان بازدید میتوانند به وبسایت این مجموعه به آدرس www.vaziriart.com مراجعه نمایند.
جهانگیر ارجمند متولد سال ۱۳۰۱ خورشیدی و از جمله مجسمهسازان خوآموختۀ این مرز و بوم است، که همواره کوشید تاریخ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سرزمینش را در قالب تندیسهای مینیاتوریش جاودانه سازد. آثار حجمی او همگی از مادهای کم ارزش به نام یونولیت ساخته شدهاند و عجب اینجاست که تا پیش از او هیچ مجسمهساز دیگری به سراغ این ماده نرفته بود و امروزه نیز کمتر کسی به سراغ آن میرود.
ارجمند اگر چه از کودکی به نقاشی علاقه داشت، اما از سن سی و چهار سالگی بدون طی مقدمات آکادمیک به مجسمهسازی روی آورد. ابزار کار او همواره یک تیغ ریشتراش نیمه شده بود، که با دستان هنرمندانۀ او از این یونولیتهای بیجان، چهرههایی آشنا را بیرون میکشید.
جهانگیر ارجمند ابتدا با تیغ ریشتراشی از دل یونولیت حجم کلی را بیرون میآورد، سپس با همان تیغ به ساخت جزئیات میپرداخت. پس از آن نیز به وسیلۀ سمبادههای نرم، روی صورت را با توجه به رنگ چهره، جورابِ زنانۀ نازک میچسباند و در نهایت صورت را گریم میکرد. هم چنین رنگگذاری بر روی چهره، به وجود آوردن ابرو، مو، ریش و سبیل به وسیله پشمگوسفند خودرنگ و در مواردی موی انسان انجام میشد. دوخت و دوز لباس، کفش و کلاه نیز همگی با دقت فراوان در انتخاب جنس و رنگ پارچه صورت میگرفت و در نهایت با دست دوخته میشد.
استاد جهانگیر ارجمند یک سال پیش از ترک این دیار، در بهمن ماه سال ۱۳۹۱ مجموعه مجسمههای مینیاتوری مردمشناسیاش را به باغ نگارستان دانشگاه تهران اهدا نمود و آثار ایشان پس از آمادهسازی مکان مناسب برای نمایش و بازدید عموم، از تیرماه سال ۱۳۹۳ در معرض دید علاقهمندان به حوزۀ مجسمهسازی قرار گرفت. لازم به ذکر است که دیگر آثار جهانگیر ارجمند همچون مجموعه تندیسهای مردمشناسی اقوام ایرانی توسط سفارت آلمان خریداری و به آن کشور منتقل شده و برخی از آثار ایشان نیز در آمریکا میباشد. همچنین در موزه صنایع دستی ولنجک نیز تعدادی از تندیسهای جهانگیر ارجمند نگهداری میگردد.
توکل اسماعیلی، متولد ۱۳۰۲ در قزوین و بزرگ شدۀ محلۀ نازیآباد تهران می باشد، که بیشتر او را با نام «مش اسماعیل» میشناسند. مش اسماعیل هر چند کار خود را از سال ۱۳۴۲ به عنوان مستخدم در کارگاه مجسمهسازی دانشکدۀ هنرهای زیبا دانشگاه تهران آغاز کرد، اما دیری نگذشت که به واسطۀ ذوق هنری خود و تجربیات دیداری که در کارگاه مجسمه کسب کرده بود، توانست به هنرمندی خودآموخته بدل شود و آثار بدیع و نویی را در عرصه مجسمهسازی ایران خلق نماید.
هرچند مش اسماعیل در سالهای ابتدایی استخدام در دانشگاه، مجسمههای سفالی نیز میساخت؛ اما عمده شهرت او به واسطه مجسمه های فلزیاش است. در واقع او از نخستین هنرمندان عرصۀ مجسمهسازی ایران است که آهن را جایگزین گِل رُس و سنگ کرد. مش اسماعیل در زمینۀ مجسمههای فلزی با مفتول، از تکههای ورق آهن و زائدههای کار دیگران استفاده می کرد. او شیوه خاص خودش را داشت؛ به طوریکه از بافت جوشکاری به خوبی استفاده میکرد و این بافت در کنار حالت ساده فرمهایش و تجسم ناخودآگاه او از پیکرهها، نشأت گرفته از ارتباط شفاهی او با هنرهای قدیمی ایران بود.
آثار خلق شده توسط مش اسماعیل همواره برگرفته از مضامین عامیانه، اسطورههای آشنای ایرانی و کاراکترهای روزمره در زندگی اجتماعی اطرافش بود. حتی پس از پیروزی انقلاب نیز مش اسماعیل به واسطه حضور در جنگ تحمیلی، مجسمههایی با موضوع خانواده شهدا، رزمندان، زنان جنگ زده و نمونههایی از این دست ساخت که نشانگر ارتباط قوی او با فضای پیرامونش بود.
با این حال آثار مش اسماعیل همواره از سادگی خاصی برخوردار بودند؛ چرا که او هیچگاه از قالبهای متعارف موجود در هنر مجسمهسازی پیروی نکرد. علاقه و پشتکار شگفتانگیزش طی سالیان متمادی موجب شد تا آثارش از دهه ۱۳۵۰ با استقبال روبرو شوند و در کلکسیونهای شخصی و گالریهای معتبر داخلی و خارجی به نمایش در آیند.
توکل اسماعیلی معروف به مش اسماعیل سراجام در هشتم آبان ماه سال ۱۳۷۳ و در سن هفتاد و یک سالگی چشم از جهان فروبست.
نقد محصولات دلیجان، کار چندان سادهای نیست. این شرکت قدیمی و پر سابقه که تولیدکنندهی محصولات حمل کودک ازجمله کالسکه، کریر، صندلی ماشین، سهچرخه و محصولات دیگر مانند صندلی غذا، روروئک و نینی لای است، یکهتاز بازار داخلی است. پیش از تولید مجموعه روما، کالسکههای این شرکت طراحی قوی و بهروزی نداشت و صرفاً بهعنوان یک محصول تولید ملی باقیمتی بسیار مناسبتر از مدلهای خارجی، گزینهای قابلبررسی برای خانوادههای ایرانی بود. ولی آخرینمدل دلیجان نشان داد که تولیدکنندگان این شرکت حرکتی روبهجلو برای رقابت پذیرترشدن محصولات خود با محصولات خارجی آغاز کردهاند.
مدل روما از چند جهت قابل نقد و بررسی است. طراحی بهروزتر آن نسبت به مدلهای قبلی و قابلیتهای جدیدی مانند قرارگیری کریر بر روی کالسکه و تبدیل نشیمن اصلی کالسکه بهعنوان کری کات که به آن اضافهشده است انتخاب این محصول ایرانی را برای خانوادهها راحتتر کرده است. طراحی فرمی آن نیز مشابه کالسکههای باکیفیت خارجی است و این خود دلیل دیگری برای اقبال به این مدل دلیجان است. کیفیت بدنه روبه بهبود است و پس از تولید اولیهی این مدل، ایرادات فنی و ظاهری آن در سریهای بعد تا حدودی برطرف شده است.
مهمترین نقطهضعف دلیجان که در مدلهای قبلی هم دیده میشد، پارچه و روکشهای کالسکههاست که در این مدل نیز بهشدت در ذوق خریدار میزند. دلیجان این مسئله را با جایگزینی روکشهای دیگر شرکتها بر روی اسکلت خود تا حدودی مرتفع کرده است ولی همچنان محصولات نهایی خود که با نام دلیجان فروخته میشوند روکشهایی باکیفیت بالا ندارند. هرچند که به نظر میرسد این مسئله نیز در حال برطرف شدن است. یکی از مسائل دیگر بعضی خریداران با محصولات دلیجان مشکلات فنی است که در بعضی محصولات دیده می شود و کار کردن با این محصولات را سخت می کند.اهمیت بیشتر به نرمی و انعطاف درمکانیزمها و کنترل کیفیت دقیق تر می تواند این مسئله را نیز مرتفع سازد.
یکی از بهترین و قابلقبولترین محصولات دلیجان صندلی خودرو آن است که با کیفیت و ایمنی بالا حتی خریداران سخت پسند را نیز راضی کرده است. این محصول با طراحی زیبا و گیرا و تنوع رنگ بالا، نمره قبولی در طراحی را به خود اختصاص میدهد.
این شرکت با محصولات اخیر خود نشان داده است که مسیری روبهپیشرفت را هرچند آرام طی میکند و با همایت بیشتر مردم میتواند به شرکتی تراز اول تبدیل شود. البته سرعت بیشتر تغییرات در محصولات و راضی نشدن به محصولات فعلی، افزایش امکانات و زیبایی محصولات حتی بیش از محصولات خارجی و بها دادن بیشتر به طراحان داخلی میتواند اعتماد بیشتر مصرفکنندگان را برای این برند ایرانی فراهم آورد.
در بخش سخنی با خوانندگان کتاب طراحان چه میدانند میخوانیم "بردن مباحث دنیای طراحی و معماری به عرصۀ علوم شناختی و ذهن شناسی و پیوند این دو عرصه باهم اتفاقی است بسیار درخور توجه. حضور کلام بزرگانی چون دونالد شاون و نایجل کراس در کتابی که موضوعش طراحی است نوید روزگار خوشی را برای دنیای طراحی دارد. روزگاری که برای دانشآموختگان طراحی در ایران بسیار ناآشنا و غریبه است. به هر صورت چه بخواهیم چه نخواهیم دیگر امروز مسئلۀ طراحی، ارگونومی و آنالیز انبارداری و... نیست (هرچند که مهم هستند) بلکه پرسش این است که چقدر طراحی توان ایجاد تغییر در اجتماع و زندگی پیرامون خود دارد؟ چقدر طراح میتواند برای جامعه و بستر آثارش مؤثر باشد؟ و... . که این مسئله بدون شناخت نحوۀ شناختِ آدمی غیرممکن است"
و در پیشگفتاری این کتاب چنین آمده است "برایان لاوسون در این کتاب با جستجوی خودِ طراح و جایگاه آن سعی در توضیح این نکته دارد که طراحان چه تفاوتی با دیگر اقشار جامعه دارند. البته هوشمندانه از میان تمام تفاوتهایی که میتواند وجود داشته باشد درصدد یافتن تفاوتهای ذهنی و فکری طراحان با دیگران اسدت. او از این رهگذر نهتنها نتیجه میگیرد که ذهن طراحان به هم شبیه و متفاوت از دیگران است بلکه به پرسشهای حاشیهای که گاهی از متن مهمتر میشوند نیز پاسخ میدهد. پرسشهایی ازایندست که جایگاه اتودهای دستی ترسیمهای طراحان در ساختن دنیای ذهنی آنها کجا است. شیوۀ درست نگریستن به پدیدههای اطراف برای رسیدن به ایدههای ناب و بکر چگونه است. ابزار کار طراحان برای رسیدن به حل مسائل کداماند..."
این کتاب که توسط علی شیرکرمی و گروه علمی چهارباغ ترجمه و جناب آقای آیدین مهدی زاده تهرانی آن را ویراستاری کرده است از ترجمهی روان و قابلفهمی برخوردار است که برای کتابهای برایان لاوسون حسن بزرگی به شمار میآید. ترجمههای پیشین این کتاب با وجود زحمات فراوان مترجمان آن از متن ثقیلی برخوردار بود و درک بسیاری از مطالب آن برای فارسیزبانان دشوار بود. این مسئله در این ترجمه تا حد زیادی برطرف شده است. کتاب طراحان چه میدانند توسط انتشارات کتاب وارش در سال ۱۳۹۶ به چاپ رسیده است.
«دو دو» یک صندلی چند منظوره و یا به اصطلاح چندکاره میباشد که توسط محمد انجوی امیری، دانشجوی رشتۀ طراحی صنعتی در مقطع کارشناسی از دانشگاه هنر اسلامی تبریز، طراحی و در مسابقۀ جهانی جایزه بزرگ طراحی موسوم به A’Design Award & Competition موفق به کسب مدال برنز بخش مبلمان، اقلام تزئینی و طراحی داخلی خانه، در سال ۲۰۱۸ گشته است.
دودو صندلی است که با ایدۀ ساده گرایی شکل گرفته و ریشه در کودکیهای طراح دارد، به طوریکه او بازیهای کودکانۀ خود با شانهها و متصل نمودن آنان به یکدیگر را الهام بخش ساخت چنین محصولی میداند. مهمترین ویژگی این صندلی حفظ سادگی ضمن برخورداری از کارآیی بالا میباشد. سادگی نه تنها در فرم بلکه در مواد اولیه این محصول رعایت شده و همین امر سبب ارتباط بهتر کاربر با محصول گشته است.
ساختار اصلی این صندلی ترکیبی از چوب راش و فولاد ضد زنگ میباشد. به طوریکه بدنۀ اصلی از دو بازو، سه مفصل یا لولا متحرک و دو مفصل ثابت تشکیل گردیده است. به همین سبب دودو یک صندلی با قابلیت تبدیل به یک میز یا چهارپایه میباشد، زیرا مفاصل متحرک با قابلیت قفل شدن، میتوانند وزن را در زمان چرخش و تغییر از حالت صندلی به میز و یا بالعکس، تحمل نمایند و نیاز کاربر را بسته به شرایط موجود برطرف کنند.
کتاب حاضر در هشت گفتار تنظیم شده و در هر کدام به طور اجمالی به بیان مفاهیمی مرتبط با موضوع مبانی نظری معماری پرداخته شده است. عناوین هر گفتار عبارتند از: مدل سازی فکری؛ سامانه و ساختار؛ روش تحقیق؛ روش های نقادی و ارزیابی؛ فلسفه، منطق و علم؛ نقدی بر دیالکتیک؛ نظریه توسعه درون زا و فرآیند طراحی.
در گفتار سوم کتاب، یعنی روش تحقیق، به مقایسۀ دو مفهوم رویکرد و روش پرداخته شده که در آن میخوانیم:
"رویکرد و روش دو مفهوم بنیادی در پژوهش هستند که در برخی موارد به اشتباه به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. رویکرد، تعیین نگاه و زاویه دید محقق نسبت به یک پدیده است، همانند رویکرد پدیدارشناسانه و یا هرمنوتیک. وجود رویکرد مشخص و داشتن عینک خاص برای دیدن موضوعات به خصوص برای هنرمندان لازم و ضروری است. حضرت علی علیهالسلام در رابطه با اهمیت این موضوع میفرمایند: "اگر دیده بصیرت کور باشد نگریستن چشم سودی نمیدهد." این بدان معنا است که تا رویکردی در فرد شکل نگیرد و بینش او ساخته نشود، نگریستن به پدیدهها برای او و دیگران منفعتی دربرنخواهد داشت.
ولیکن روش شامل راه، طریقه، شیوۀ برخورد و چگونگی طی مسیر برای رسیدن به هدفی خاص، به خصوص در پژوهش، است که مشتمل بر مجموعهای از قواعد و اصول علمی در کشف حقایق پنهان میباشد.
خواندن این کتاب به همۀ کسانی که به دنبال مطالعۀ کتابی مختصر اما گسترده از نظر تنوع موضوعات دربارۀ مبانی نظری معماری هستند توصیه میشود. آشنایی با موضوعات گسترده این فرصت را فراهم میکند تا خواننده با شناخت نیازهای خود به دنبال مطالعۀ عمیقتری دربارۀ آنها برود.
امروزه بسیاری از بناها توجه ویژه ای به سبک معماری ایرانی داشته و سعی می کنند با استفاده از نمادهای مستقیم معماری سنتی و یا الگوبرداری از آن در شیوه ی ساخت خود، یادآور معماری ایرانی-اسلامی باشند. یکی از این طرح ها که می توان به عنوان نمونه ای موفق از آن یاد کرد، بازار بزرگ شهر جدید اندیشه می باشد. این بازار در غرب پایتخت ایران و به عنوان قطب فرهنگی این شهر، با الگوی شهرسازی ایرانی-اسلامی بنا شده است. ساخت این مجموعه که ایده اولیه طراحی آن متعلق به آقای فریبرز جبارنیا می باشد، آغاز شده و در نهایت با تلاش حدود ۱۵۰ هنرمند ایرانی در سال ۱۳۹۴ به اتمام رسیده است. طراحی این بازار با الهام از مفاخر معماری ایران هم چون نقش جهان اصفهان، باغ فین و مدرسه آقا بزرگ کاشان و بناهای سنتی یزد صورت گرفته و با پاسخگویی به نیازهای امروزی مردم، ترکیبی موزون و دل چسب از معماری مدرن و سنتی پدید آورده است. استفاده از آجر در نمای بیرونی مجموعه، ایجاد رواق و چهارسوق هایی که منقش به نام و اشعار مشاهیر ایران زمین هم چون سعدی و حافظ هستند و گودال باغچه ای که در مرکز آن واقع شده، همه و همه دست در دست یکدیگر داده تا هویتی کاملا ایرانی و منحصر به فرد به این بازار بدهند. در این میان قرارگیری مسجدی عظیم در مرکز ثقل و نقطه عطف این مجموعه و به عنوان یکی از ارکان اصلی شکل گیری بازار در قدیم، که از لحاظ معماری بیرونی و داخلی و حتی محل قرارگیری آن، تداعی کننده مسجد امام اصفهان می باشد، عنصری مهم و تأثیرگذار برای ایجاد پیوند ذهنی بیننده و القای حس بودن در میدان نقش جهان، به شمار می رود. برقراری ارتباط بصری با طبقه زیرین بازار به واسطه گودال باغچه، وجود آب نما و حوض با محوریت مرکز این میدان و در کنار مسیرهای پیاده، از همه مهم تر فضای سبز متناسب این میدان، کمک شایانی به پویایی و ایجاد حس حرکت در این مجموعه کرده و باعث شده تا این بازار به نمادی از ترکیب هنرمندانه سنت و مدرنیته و نگینی درخشان در میان شهر جدید اندیشه و حتی ایران، مبدل گردد.
هما دلورای، متولد ۱۳۵۹ در شهر کرج، دارای مدرک کارشناسی ارتباطات تصویری از دانشکدۀ هنرهای زیبا دانشگاه تهران و از جمله طراحان نسل پنجم گرافیک ایران است. وی از سال ۱۳۸۴ تاکنون در تعداد بسیاری از نمایشگاهها و جشنوارههای داخلی و خارجی شرکت داشته و جوایزی را نیز کسب نموده است؛ که از آن میان میتوان به کسب مقام اول در بخش طراحی جشنوارۀ دانشجویی هنرهای تجسمی در کرمانشاه (۱۳۷۸)، مقام ممتاز بخش تایپوگرافی جشنواره تجسمی مقاومت در تهران (۱۳۸۵)، جایزۀ ویژۀ منتخب طراحان مستقل ایران در سومین نمایشگاه سالانۀ تایپوگرافی اسماء الحسنی در تهران (۱۳۸۶) و بسیاری دیگر اشاره کرد.
دلورای اگر چه بیشتر در حوزههای طراحی حروف و طراحی پوستر فعالیت دارد، اما امسال با اثری متفاوت در گالری پروژههای آران حضور یافت. «هفتپیکر» عنوان تازهترین نمایشگاه هما دلاوری است، که در آن چیدمان هنری اعداد بستری را برای بیان حرفهای هنرمند فراهم آورده است. این نمایشگاه همچنان که از نامش پیدا است، با سنتها، عقاید و رسوم ایرانی گره خورده، بهطوریکه حتی عدد هفت نیز در وجه نمادین خود مطرح شده و تأکیدی مضاعف بر نقش اعداد دارد.
دلورای هفت پیکر را بر پایه باورهای عامی، اعتقادات سنتی و آموزههای مذهبی و آیینی شکل داده و در این راه مطالعاتی نیز در حوزۀ علوم غریبه داشته است؛ چرا که اعداد و حروف نقشگستردهای در شکلگیری این علم دارند و از اینرو بستر مناسبی را برای پرداخت او محسو میشوند. از آنجا که در علوم غریبه، اذکار، ادعیه و تکرار اهمیت زیادی دارد و با تکثیر یک کلمه و عدد، به قدرت و کارآیی آن افزوده میشود، بر این اساس اعداد خاصی معنی پیدا میکنند. در این میان دلورای اعدادی را که دارای بیشترین کاربرد در باورها و اسطورههای ایرانی بودند، انتخاب نموده و با توجه به تقدس و تمامیت عدد هفت در فرهنگ عامه، ۷ عدد را از میان آنها برگزیده است. در واقع دلورای ۷ پیکر را در هیبت ۷ عَلَم ساخته که هرکدام راوی حکایتی از فرهنگ بومی و سنتهای مذهبی گذشتهگانمان میباشد.
گفتنی است بخشی از این نمایشگاه نیز به کتاب «کلثوم ننه» اختصاص داشت. این کتاب در واقع برداشت هنرمند از کتاب معروفی به همین نام میباشد که سیصد سال پیش به قلم روحانی مترقی آقا جمال خوانساری، در تقابل با خرافات و بدآموزی برخی از روحانیون نوشته شده بود. دلورای این کتاب را در سال ۱۳۹۱ طراحی کرده و از میان ۱۶ باب آن که از زبان ۵ زن مُسن روایت میشود، ۷ باب را انتخاب نموده، که از جملۀ آنها باب چهارم در بیان حمام رفتن، باب پنجم در بیان معاشرت زنان با شوهران و باب ششم در بیان اقسام محرم و نامحرم است.
هما دلورای در ساخت پروژه «هفت پیکر» از مجموعهای از هنرهای ایرانی-اسلامی همچون خوشنویسی، کتابسازی و کتابآرایی، پردهنویسی، گلدوزی و رودوزیهای سنتی ایرانی همچون چهلتکهدوزی و آجیده دوزی استفاده نموده و همچنین از قابها، فرمها و عناصر تزئینی به کار رفته در هنرهای طلسمی و سایر سنتهای تصویری ایرانی - اسلامی نیز بهره گرفته است. در حقیقت دلورای با به کارگیری پیشینۀ غنی فرهنگ و هنر ایرانی و ارائۀ آن در قالبی جدید، این میراث گرانبها را از شکل موزهای خود خارج کرده و با رویکردی معاصر، نگاه جدیدی را به مخاطبان خویش عرضه داشته، که هم در امتداد تاریخ و هم در تماس با جهان امروز میباشد.
دهمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر با هدف معرفی ایده های اصیل و آفرینش های تعاملی و خلاقانه هنری، از سوم بهمن تا چهارم اسفند ماه امسال به همت مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با همکاری مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر، ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها، مجامع هنری و نگارخانهها برگزار گردید.
از آنجا که رویکرد این دوره از جشنواره معرفی آثاری با قابلیتهای نوین و تعاملگرا در قالب بهره مندی از یک یا چند رشته از ظرفیتهای کلاسیک و جدید هنرهای تجسمی به جهت نمایش ایدهای اصیل و مفهومی هنرمندانه تعریف گردیده بود؛ فرصت مغتنمی برای دیده شدن آثار هنرمندان حوزههای جدید هنری همچون هنر چیدمان فراهم آمد، تا بیش از پیش مورد توجه اهالی هنر و هنردوستان قرار گیرند.
از جمله آثار چیدمان حاضر در دهمین دورۀ جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر میتوان به «شعبدهبازان» اثر نسیم ابوالقاسم قزوینی، «در گذر زمان» اثر فرناز دمنابی اصل، «حال ما خوب است اما تو باور نکن» یاسر قادر و شیدا فلاحی، «آب و زندگی» اثر سجاد صبور، «در ستایش زوال» اثر میترا سلطانی، «حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم و افتاد» اثر نگار مبارکزاده و «همین حوالی» اثر حسن کاکاوند اشاره داشت.
هنر چیدمان یا اینستالیشن نه از جنبۀ کاربردی برخوردار است و نه جنبۀ تزئینی، بلکه کاملاَ در خدمت ایده و مفهوم قرار دارد و به همین جهت نیز میتواند در ارتباطات بینافرهنگی به عنوان یک رسانه مؤثر عمل نماید. اگر چه این هنر در غرب پیشینهای نزدیک به صد سال دارد اما به طور رسمی از دهه ۱۹۷۰ مطرح شد؛ چرا که پیشروان آن متعلق به اوایل قرن بیستم بودند. با این حال در ایران هنر چیدمان هنوز توسعه نیافته و نتوانسته جایگاه واقعی خود را به عنوان یک هنر - رسانه بین المللی بیابد. از این رو توجه مضاعف جشنوارههای تجسمی به حوزههای هنری جدید، نه تنها سبب شناخت و آشنایی بیشتر هنردوستان با این سبکها میگردد، بلکه انگیزۀ هنرمندان این حوزهها را نیز برای آفرینش آثار هنری بهتر و مؤثرتر بیش از پیش میافزاید.
دهمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر همزمان در تهران و پانزده استان دیگر در حال برگزاری است. همچون سال گذشته برگزاری نمایشگاه با نظم بیشتر و ساماندهی بهتری نسبت به سالهای گذشته بوده است.
جشنواره امسال همچون سال گذشته با دوره های قبل تفاوتهایی داشت که مهمترین آن عدم موضوعیت یکپارچه آثار و دستهبندی تخصصی رشتههای هنری و اختصاص جوایز به برگزیدگان هر رشته بطور جداگانه است. ستاد برگزاری بر این باور است که هنرمندان روح لطیف، وجدان بیدار بشری و چشم های نگران چالش های عصر خویشند. از این رو دغدغه ها و دستمایه های آثار ایشان، موضوع محوری است.
همچنین رویکرد جشنواره دهم معرفی آثاری است که با قابلیت های نوین و تعامل گرا در قالب بهره مندی از یک یا چند رشته از ظرفیت های کلاسیک و جدید هنرهای تجسمی به سامان رسیده و ایده ای اصیل و مفهومی هنرمندانه را به نمایش بگذارند.
طی دو دوره اخیر برگزاری نمایشگاه و زمانبندی پیشبینی شده برای ارائه و داوری آثار با نظم بیشتری انجام شد و شلختگی سالهای قبل را نداشت. همچنین پرداخت کمک هزینه یک میلیون تومانی و جایزه نهایی به برگزیدگان مبلغ قابل توجهی است. جشنواره به اختتامیه تمام نمیشود و هنرمندان برگزیده ایرانی برای سفر مطالعاتی به شهرک هنرمندان فرانسه (Cite des Arts) معرفی می شوند تا بر اساس ضوابط، شرایط و زمانبندی موزه هنرهای معاصر تهران، به این سفر مطالعاتی اعزام شوند که تجربه مفیدی برای هنرمندان جوان خواهد بود.
به جشنواره امسال بیش از 10600 اثر را در بخش رقابتی ارسال شده است که در نهایت 88 اثر برای نمایشگاه برگزیده شده اند.
دهمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر 3 بهمن تا 4 اسفند در موسسه فرهنگی و هنری صبا در حال برگزاری است.
علی کوچولو دیگر خیلی هم کوچک نیست، او هر روز بزرگتر میشود و جای خالی پدر را بیشتر حس میکند. در سالروز شهادت محسن حُجَجی، مرکز آوای انقلاب اسلامی (مأوا) نماهنگ علی کوچولو را به علی حججی، فرزند خردسال این شهید بزرگوار و همه فرزندان خردسال شهدای انقلاب اسلامی، از سالهای دفاع مقدس تا شهدای هسته ای و مدافعان حرم تقدیم نمود. علی کوچولو عنوان یکی از برنامههای خاطرهانگیز دهه شصتیها با آهنگسازی مرحوم بابک بیات میباشد، که روایتگر ماجراهای پسری است که با مادرش زندگی میکند و پدرش به جبهه رفته است. مرکز آوای انقلاب اسلامی با اقتباس از آهنگ تیتراژ این مجموعه، نماهنگی را با همین نام، به کارگردانی حامد حیدری تهیه نموده است. با این حال این نماهنگ صرفاً دربارۀ علی کوچولو نیست، بلکه آینده او را نیز به تصویر میکشد، آیندهای که در آن علی نیز همچون پدر، به یک قهرمان واقعی تبدیل شده و پایش را از قصهها فراتر گذاشته است.
محسن حججی پدر قهرمانِ علی کوچولو، در ۱۸مرداد سال گذشته (۱۳۹۶) طی عملیاتی در گذرگاه مرزی الولید در مرز سوریه و عراق، پس از دو روز اسارت، توسط نیروهای داعش به شهادت رسید. جنازۀ شهید حججی در روز ۷ شهریور به سپاه پاسداران تحویل داده شد و یک ماه بعد در ۳ مهر، همزمان با عزاداریهای ماه محرم پیکر وی به وطن بازگشت و سرانجام در ۵ مهر طی مراسمی باشکوه با حضور مقامات کشوری و لشکری پیکر این جوان مدافع حرم بر فراز شانههای عاشقانه اباعبدالله تشییع گردید.
پس از انیمیشنهای «تهران ۱۵۰۰» و «شاهزادۀ روم»، حالا «فهرست مقدس» سومین و پرافتخارترین انیمیشن سینمایی ایران، اکران خود را با دو سال تأخیر، از ۱۵ آذرماه در سطح کشور آغاز نموده است؛ تا این راه پر پیچ و خم کمی هموار گردد و جای خالی انیمیشنها تا حدی در سینمای ایران جدی گرفته شود.
«فهرست مقدس» به کارگردانی محمد امین همدانی و نویسندگی هومان فاضل، محصول خانه انیمیشن سازمان هنری رسانهای اوج در سال ۱۳۹۴ میباشد، که داستانی تاریخی مربوط به صد سال پیش از ظهور دین اسلام را در شهر نجران (مرز عربستان و یمن) روایت میکند. این داستان برگرفته از سوره بُروج، هشتاد و پنجمین سوره قرآن و با شعار «انتخاب کن، دلت میخواد کی باشی؟» به تصویر کشیده شده و در آن سرگذشت اصحاب اخدود روایت گردیده است، که در ارتباط با «ذو نواس» یهودی آخرین پادشاه «حمیر» در سرزمین یمن میباشد. در واقع این اثر روایتگر اولین آدمسوزی تاریخ است، که به دست ربیان یهودی صورت گرفته و سران این قوم، نصرانیهایی را که به نام نوکیشان، دست از دین آبا و اجدادیشان کشیدهاند و به آیین نصرانی درآمدهاند، در درهای موسوم به اخدود به آتش میکشند.
در این میان به سبب اهمیت داستان و خط روایی یهودی آن، شخصیتها نیز به طور هوشمندانهای ما بین انسان و حیوان طراحی شدهاند. بهطوریکه هر شخصیت با توجه به خصایص اخلاقیاش به شکل حیوانی منتسب به آن خلقیات تصویر شده است. شخصیتهای مثبت داستان به شکل حیواناتی هم چون شتر و اسب هستند و شخصیتهای منفی نیز به صورت مار و بوزینه تصویر شدهاند.
با این حال پاشنۀ آشیل این اثر فاخر و قدرتمند، همچون خیل عظیمی از آثار سینمای ایران، فیلمنامه و ضعف روایی آن است. در این بین شاید مهمترین مسئله به مشخص نبودن طیف مخاطبان اصلی اثر بازگردد، بهطوریکه نمیتوان به سبب داستان ثقیل و برخی صحنههای خشونتبار، فهرست مقدس را اثری در حوزۀ کودک و توجوان به شمار آورد.
در نهایت اما فهرست مقدس اثری جذاب به لحاظ غنای تصویری و بُعد فنی است، که گام مؤثری در پیشبرد اهداف استراتژیک سینمای انیمیشن ایران به حساب می آید و نوید بخش آیندۀ روشن این صنعت مهم و جهانی در ایران است.
امروزه بازیهای رایانهای بخش مهمی از دنیای سرگرمی را تشکیل میدهند، که البته همواره صرفاً با اهداف سرگرم کردن تولید و عرضه نمیشوند و مقاصد دیگری را نیز دنبال میکنند. در این میان جوانان خوشفکر ایرانی نیز بیکار ننشستهاند و با ساخت بازیهای رایانهای بر مبنای فرهنگ و تاریخ ایران، جای خود را در میان حرفهایهای این رشته و علاقهمندان به بازیهای رایانهای به خوبی یافتهاند.
مهدی بهرامی از جمله بازیسازان جوان ایرانی است، که پس از بازیهای موفق «بو» و «فرش»، امسال نیز با بازی «انگاره» توانست در رویداد2017 TGC عنوان بهترین بازی در بخش خلاقیت مسابقهی طراحی بازی را کسب و کمک هزینۀ ساخت و تکمیل بازی به مبلغ 25 میلیون تومان را نیز دریافت نماید. این بازی پیشتر نیز در GDC 2014 حضور داشت و توانست به بخش «گیم پلی تجربی» این همایش راه پیدا کند. از دیگر جوایز بازی انگاره نیز میتوان به «بهترین طراحی بازی» و «جایزه فرهنگی» ششمین جشنواره بازیهای رایانهای تهران و جایزه «بهترین بازی دانشجویی» جشنواره بازیهای مستقل سانفرانسیسکو اشاره داشت.
انگاره یک بازی ویدئویی در سبک پازل و مبتنی بر ظرافتهای هندسی و هنری نهفته در طرحها و نقوش معماری ایرانی و بر مبنای حرکت و هندسه میباشد. یک بازی صد در صد ایرانی که طعم و رنگی بهشدت بومی دارد. هرچند بازی انگاره با هدف ارتباط با هنر اسلامی طراحی نشده اما الگویی که فرایند اکتشاف از طریق معماهای هندسی بازی را ایجاد میکند، بازتابی از هنر اسلامی است. بنا بر نظر بهرامی، هنر اسلامی تماماً درباره ریاضیات میباشد. انواع بسیار متنوعی از هنرهای اسلامی وجود دارد اما معماری و کاشیکاری و بیشتر آنها، سرچشمه و حقیقتشان بر پایه ریاضیات است. هنگامی که شما معماری را نگاه میکنید کاملاً متوجه میشوید مردمی که آن را ایجاد کردهاند به علم ریاضی آگاه بودهاند.
گفتنی است موسیقی این بازی نیز اثر مسلم رسولی و دومین همکاری وی پس از بازی فرش با مهدی بهرامی میباشد، که حتی بهتر از بازی قبلی از آب در آمده و حال و هوای ایرانی بازی را به بهترین نحو ممکن به مخاطب منتقل مینماید.