درک ما از پدیدههای دنیای پیرامون بواسطهی تضادی است که در جهان حاکم است. درک شب بواسطه تضادش با روز، درک زشتی بواسطه تفاوتش با زیبایی و همچنین مفهوم خیر درمواجه با شر قابل فهم است. جهان ما پر شده از تضادهایی که گاه مکمل هماند و گاه در تقابل با یکدیگر. سبزها و قرمزها نیز نمایشی از اولیا و اشقیا هستند. رنگ سبز که در هنر نماد معنویت است برای لباس رزم اولیا و رنگ قرمز که بیانگر خشونت و خون و خونریزی است در لباس نقطه مقابل یعنی اشقیا به کار رفته است.
عکسهای کوثری، فرهنگ شهادت و ظلم ستیزی شیعه را بواسطه نمایش یک ویدئو و تعدادی عکس از بازیگران تعزیه در نمایشگاه اخیرش با عنوان قرمزها و سبزها به نمایش گذاشته است.
اولیا و اشقیا در عکسهای او همان مردم عامی و هم مسلکی هستند که هر روز با آنها برخورد داریم که گاه ممکن است حتی آنها را بشناسیم و یا نشناسیم. عباس کوثری در این عکسها با پرداختن به حاشیههای قبل از اجرای نمایش سعی در آن دارد که اولیا و اشقیا و در واقع خیر و شر را نه یک امر ماورایی و داستانی و نمایشی بلکه امری در حال جریان در اتفاقات جهان روز بنمایاند. همانهایی که حسینبن علی(ع) را کشتند مگر نه آنهایی بودند که مسلمان خوانده میشدند! کوثری با پرداختن به واقعه عاشورا گریزی به مسئله داعش در جهان اسلام زده است.
در ویدئو کوثری که اولین پرده نمایش گالری است، دو شخص را در دو تلویزیون مجزا و کنار هم می بینیم که با پخش بصورت لوپ، در حال پوشیدن و درآوردن لباس رزم و یا همان لباس تعزیه هستند یکی سبز و دیگری قرمز که بیانگر پیکار دائمی و تاریخی حق و باطل است. عکسهای کوثری از تعزیه گردانان قبل رسیدن آنها به محل برگزاری نمایش است. او بازیگران را در حالی که لباس تعزیه بر تن دارند کنار جاده عکاسی کرده است. انگار پشت خط مقدم جبهه است و بازیگران در انتظاراند و شاید انتظار برای نبردی دوباره... .