هنرهای دستی و سنتی ما اگرچه میراث فرهنگ و تمدن ما به حساب میآیند اما نباید از کارکرد آیینی که در گذشته داشتهاند غافل بود. نگارههایی که بعضاً برای تصویرسازی داستانهای قرآن ،شاهنامه و یا تزیین مساجد استفاده میشد. در عصر حاضر با پیشرفت تکنولوژی علاوه بر تکثیر آثار هنری و بازتولید آنها با تغییر بستر ارائه اثر، معنای اثر هنری را دگرگون کرده اند.مسئله تکثیر آن چیزی است که والتر بنیامین فیلسوف و منتقد ادبی و فرهنگی آلمانی از بین رفتن هاله تقدس اثرهنری بیان میکند. به سبب اختراع عکاسی آثار هنری که روزگاری تنها در کلیسا و خانه اشراف و بعداً در موزه ها قابل دیدن بودند امروزه هزاران نسخه ازآنها در کتابها و...یافت میشود. و این به معنی از بین رفتن هاله تقدس و یگانگی اثر است. تغییر بافت و بستر ارائه اثر هنری نیز گاهی به معنای اثر چیزی می افزاید و گاه معنای آن را بکلی دگرگون میکند.
توجه به سنتها و حفظ و تجدید هنرهای سنتی برای حفظ هویت و تمدن ایرانی از سیاستهای کلی نظام در مقابله با تهاجم فرهنگی است. امروزه هنرمندان زیادی با انگیزههای متفاوت و البته گاه منافع اقتصادی آن، به این امر توجه نشان دادهاند و به احیا و یا بهرهگیری از هنرهای سنتی در خلق آثارشان پرداختهاند. در این میان صنعت چاپ و امکانات فراوان آن، دست هنرمند را برای کپی آثار هنری بر هر متریالی باز گذاشتهاست. بازتولید و تکثیر نه تنها اصالت اثر هنری را مخدوش میکند بلکه دیگر هنری مقدس نیست. شاید راه احیا و گرامیداشت هنر سنتی چیزی غیر از تکثیر آن بر وسایل پیش پا افتاده و مربوط به امور مصرفی روزانه مانند کیف و کفش و... باشد. وامگیری از هنر پیشین و تلفیق و کولاژهای متناسب و یا بهره بردن از صنایعدستی به همان شکل پیشین آنها بنظر راه معقولتری برای حفظ سنتهاست.