هر هنرمند سلوک فردی ای دارد که خواه ناخواه در اثرش نمایان می شود و این سلوک همیشه توسط مخاطب دیده یا فهمیده نمی شود.
نقاشی خط یکی از آن هنرهایی است که شاید تکلیف مخاطب عادی با آن روشن نباشد، هنری که هم نقاشی است و هم خط. در این گونه آثار هنرمند از خوشنویسی، به شیوه ی مرسوم آن و برای نگارش شعر یا مطلبی استفاده نمی کند؛ بلکه حروف یا کلمات را عناصر بصری ای می داند که به واسطه ی آن ها مفهوم مورد نظر خود را به نمایش می گذارد. در واقع در نقاشی خط خوانش کلمات آنقدر ها موضوعیت ندارد، بلکه کارکرد آن ها در چیدمان کلی اثر است که مهم می شود.
تبعا هنرمندی که وارد این حوزه می شود هم باید به اصول خوشنویسی آشنایی داشته باشد و هم درک دستی از چیدمان عناصر(کمپوزوسیون)؛ محمد سعید نقاشیان از جمله هنرمندانی است که به این دو مسلط است، گواه این ادعا ۲۵ سال فعالیت حرفه ای او در زمینه ی خوشنویسی سنتی و ۱۸ سال تجربه ی وی در خوشنویسی خط معلی است. نقاشیان در دانشگاه نیز به تحصیل رشته ی گرافیک پرداخته که در شناخت درست او از ترکیب بندی نقش مهمی دارد. وی نقاشی خط را با صورتی مدرن و با استفاده از حروف فارسی، هم بر مبنای خوشنویسی سنتی و هم خوشنویسی نو تر(خط معلی) به مخاطب ارائه می دهد.
در آثار نقاشیان میان موضوع و نقاشی خط ترسیم شده ارتباط وجود دارد، مثلا در یکی از آثار او با نام موج، به کمک رنگ و چیدمان، این مفهوم در ذهن مخاطب زنده می شود، یا در اثر دیگری به نام میترا(خورشید) با چیدمان درست حروف، تصویر خورشید به ذهن متبادر می گردد. وی در سایت شخصی خود می نویسد: "من در آثارم بیشتر سعی کردم به فلسفه ی وجود خط بپردازم و با شناخت درست نسبت به حروف و شان نزول حروف و باطن حروف و فلسفه وحدت وجود از نگاه بزرگان و عرفای شیعه، دست به خلق آثاری با این تفکر و اندیشه بزنم."
به نظر می رسد که در پس این حروف در هم تنیده، چیزهایی هست که به درست یا غلط، شاید برای هیچ کس جز خود هنرمند فهم شدنی نیست.