موشن گرافیک دریای سرخ از همان نمای اول به دنبال ایجاد حسی انسانی است. ضرب آهنگ ملایم موسیقی، رد جوهر در فضای تاریک-روشن، صدای آرام و غیر تبلیغی گوینده، همه در این جهت بکار گرفته شده اند.
اساس تکنیک و گذرهای انتخاب شده بر مبنای رفتارهای جوهر و آب است. فرمی که فی نفسه لطیف است و با فضای اثر همخوانی دارد. تکنیکی که به علت استفاده زیاد در کارهای مختلف ممکن است کمی نخ نما و تکراری به نظر بیاید اما تیم اجرا کننده توانسته استفاده های خلاقانه ای از آن بکند. اما به هر صورت تعداد بالای تصاویر - که چیزی بیش از هفتاد قطعه است- تا حدودی مشکل تکراری شدن این تکنیک و فرم را به چشم مخاطب می آورد.
در موشن گرافیک گذرها1نقشی تعیین کننده درانتقال برخی ریز پیام ها و حس ها ایفا می کنند. در این اثر سعی شده تا حد امکان از ظرفیت گذرها استفاده شود اما در برخی نماها این ارتباط محتوایی بدرستی شکل نمی گیرند. مانند گذراز درون لوله تانک به درون خانه ای مخروبه.
فضای رنگی اثر در قسمت های ابتدایی سیاه-سفید و قرمزاست که کار را ساده، سبک وخوانا تر کرده است.این تدبیر برای یک دست کردن کل اثر و رسیدن به فرم متحد مناسب است اما بعضا رنگ ها جایگاه و نمایندگی های خود را تغییر می دهند. رنگ قرمز که در ابتدا در نقش خون و آوارگی و درد است کم کم به نماد جبهه شر تبدیل می شود و در مقابل رنگ سبز که از اواسط کار نمایان می شود قرار می گیرد و انگاره رنگی حق و باطل در نگاه شیعه را ایجاد می کند.
متن بر پایه مقایسه وضعیت نوارغزه و یمن در بحبوه جنگ نوشته شده است. یک مقایسه صریح و نتیجه گیری صریح تر. این صراحت هم در بیان گوینده می آید و هم درانتها با جمله ای از رهبر انقلاب تاکیدی دوباره روی آن می شود. بنظر می آید این نوع نتیجه گیری و بیان لخت آن در کار میتواند به ساختار پیام و مخاطبانی که می توانند با این اثر درگیری ذهنی بیشتری پیدا کنند ضربه بزند. اعتماد به جوهره اثر و بذرپاشی دقیق ذهن مخاطب می تواند این اطمینان را بدهد که نتیجه گیری مد نظر در ذهن مخاطب ایجاد خواهد شد.
اما ورای موارد بالا موشن گرافیک دریای سرخ در قدمی رو به جلو توانسته از مرحله "اینفوموشن گرافیک" به مرحله "ای-موشن گرافیک" 2 نزدیک شود:به کاری پر حس، لطیف با آرامشی طوفانی.
1-transition
2- emotion graphic