پرویز کلانتری در زمان تدریس در دانشکده معماری و زمانی که دانشجویان را برای طراحی از بناها، به شهرهای مختلف می برد، به تدریج با حضور در چنین فضاهایی، میل و علاقه به نقاشی از بناهای معماری در او برانگیخته شد. او از سال ۱۳۵۳ با شروع نقاشیهای کاهگلی، دوره ی تازهای را در زندگی هنری خود آغاز کرد.
با استفاده از کاهگل، آثار نقاشی بدیعی خلق کرد که بازتابی زیبا از طبیعت و روستاهای ایران را به تصویر می کشید. این آثار برگرفته از قاب های تصویری بود که او حس مکان را در معماری ایرانی با آن ها تجربه کرده بود. در این مجموعه از آثار او، تجلی زندگی در بافت شهر و روستا از زاویه دید انسانی، آن چنان هنرمندانه و هوشمندانه ترسیم شده که حس و حالی واقعی از بافت شهری و روستایی ایران را در نظر بیننده به تصویر می کشد. کاری که او با کاهگل انجام داد، طاق ها و گنبدهایی که در کارهایش خلق کرد، جان تازهای به معماری فراموش شده ایران بخشید و نوعی درک هویت ایرانی او را نشان می داد. نقاشی متفاوت و عمیقا وفادار به عناصر بومی ... کلانتری نقاشی بود که در بازنمایی عناصر شهر و روستای ایرانی، به نوعی هویت خاکی خود را جستجو می کرد و چه خوب گفت که نقاش مناظر خاک آلودم... .