در آستانۀ جامجهانی فوتبال ۲۰۱۸، خانه طراحان انقلاب اسلامی با راه اندازی کمپین «با هم قهرمانیم» مجموعه پوسترهایی را با همین عنوان و با شعار «یک ملت، یک ضربان» طراحی و اجرا نموده و در سطح شهر به اکران در آورده است. هدف از راه اندازی این کمپین حمایت از تیم ملی فوتبال ایران و تأکید بر وحدت و انسجام ملی به عنوان یک عنصر پیشبرندۀ مهم است، که حاصل آن پیشرفت و پیروزی ایران و ایرانی در تمامی عرصههای ورزشی و غیر ورزشی میباشد. گفتنی است این روزها تعدادی از این آثار بر فراز بزرگترین دیوارنگارۀ کشور در میدان حضرت ولیعصر(عج) نیز به نمایش درآمدهاند، تا بیش از پیش حال و هوای فوتبال را با چاشنی وحدت و همدلی همراه سازند.
محمدرضا دوست محمدی، محمد شکیبا، سینا رعیتدوست، محمود آراستهنسب و محمد تقیپور از جمله طراحان و عوامل ساخت پوسترهای «با هم قهرمانیم» میباشند.
شاید نتوان حدس زد هنرمند دقیقا خلق نشانه را از چه نقطه ای آغاز کرده و چه روندی را طی کرده است.
ویژگی قابل توجه نشانه های حامد مغروری آن است که نقطه ی آغاز ایده و روند طراحی مشخص است. وی در طراحی نشانه ها معمولا از شکل بصری مفهوم و موضوع نشانه استفاده می کند و در قالب آن شکل بصری تایپوگرافی را وارد می کند. برای مثال در طراحی نشانه ای که در آن لغت تسبیح به چشم می خورد، از شکل تسبیح استفاده کرده است و حروف را به شکل دانه های تسبیح به کار برده است. می توان گفت این سبک کار یکی از سبک های متداول طراحی نشانه است، اما اگر هنرمندی که به این سبک کار می کند، مهارت و خلاقیت کافی را نداشته باشد، آثارش از نظر هنری ارزش کافی را دارا نخواهد بود.
حامد مغروری هنرمند جوان اهل اصفهان است که در زمینه ی طراحی پوستر و نشانه فعالیت دارد، وی همچنین مدرس گرافیک و و مدیر آتلیه و استدیو کارگاه است.
اگرچه یکی از وظایف مدیران شهری ایجاد ضوابط برای طراحی نما در بافت های تاریخی است، اما وجود چنین ضوابطی و پایبندی به آن ها در بافت های تاریخی ما مشاهده نمی شود. در شرایط فعلی که ضوابطی الزام آور برای طراحان وجود ندارد، شاید بتوان گفت تنها تعهدات اخلاقی آن ها می تواند ملاحظاتی را برای طراحی در بافت تاریخی ایجاد کند. خانۀ بیدآباد جزء معدود خانه هایی است که چنین ضوابطی را قائل بوده و رفتاری متفاوت با سایر ساختمان های امروزی از خود نشان داده است و با رعایت سادگی در طرح، دقت در انتخاب مصالح، طرز جانمایی بازشوها و رعایت ابعاد آن ها، به خوبی توانسته با بافت خود همخوانی پیدا کند.
معماران این بنا، احسان حسینی و الهام گرامی زاده، توانستند با این طرح جایزۀ رتبۀ دوم مسکونی جایزۀ معمار را از آن خود کنند. آن ها ایدۀ دیگری نیز به کار گرفته اند که نباید از آن چشم پوشی کرد، با ایجاد اغراق د انتخاب رنگ آجری برای مشخص کردن مکان راه پله و قرار دادن آن در زمینه ای متضاد، جلوه خاصی به بنا در بافت داده اند. این ساختمان ضمن اینکه در مواجهه با بافت، رفتار هماهنگی داشته، اما جلوه ای متفاوت نیز دارد که حاکی از تفاوت آن با بناهای پیرامونی است. این تضاد همچنان که به مخاطب نو بودن و اختلاف زمانۀ بنا با بافت را نشان می دهد، سبب درک هماهنگی به وجود آمده نیز خواهد شد. اگر این تضاد در بنا وجود نداشت و بنا کاملا با سبک و سیاق بناهای گذشته نماسازی می شد، چنین فهمی برای مخاطب به آسانی پیدید نمی آمد و به دنبال آن درک نحوۀ تعامل آن با بافت تاریخی هم مقدور نبود.
از طرف دیگر جانمایی های نامناسبی از بازشوها در نما دیده می شود که گویی این بازشوها به نما الصاق شده و تناسبی با ترکیب اجزای نما ندارند، اما جانمایی این بازشوها از آنجا که از کلیت طرح و ویژگی پلکان دوار آن تبعیت می کنند، قابل دفاع هستند؛ اگر چه می توانستند با رعایت ظرایفی دلچسب تر به نما متصل شوند.
«امروزه پیغامهای گرافیکی ما را احاطه کردهاند. در واقع این پیغامها چنان در تار و پود زندگی مدرن تنیده شدهاند، که به طور ناخودآگاه در ذهن ما نقش میبندند. طراحان با اتکا بر تاثیر بصری مداوم، در صدد جلب توجه بینندگان بودهاند. ایشان یا از رهگذر طرح و نقشهای درشت و واضح، و یا در هالهی ابهام و معانی دو پهلو در پی برانگیختن توجه بیننده برآمدهاند.
این بمباران جلوههای بصری نه تنها موجب شده است تا بتوانیم هر چه بیشتر به نیات این طرحها پی ببریم، بلکه به نوعی فرسودگی منجر شده است که حاصل یکنواختی جریان ارتباطی مجریان تبلیغاتی است. امروزه دیگر برای آن که چیزی توجه ما را به خود جلب کند باید واقعا تفکر برانگیز و گیرا باشد.
غالب طراحانی که در این اثر معرفی شدهاند، رایانه را ابزار اصلی خود میدانند؛ معذلک تمایل به رهایی از قید و بند برنامههای نرمافزاری نیز در میان ایشان مشاهده میشود. شایان ذکر است که قدرت فوقالعاده رایانه و اینترت توانسته است در پیشرفت طراحی گرافیک تأثیر بسزایی داشته باشد، و در عین حال روند متروک شدن سبکهای طراحی را نیز شتاب بخشیده است. ظرف ده سال گذشته، طراحی گرافیک از یک رسانهی استاتیک صرف پیغامهای خلاصهوار (از جمله کتب، پوسترها، آگهیهای نمایشی و غیره) به رسانهای پویا و جذاب مبدل شده است که عرصهی تعاملات گرافیکی، مبتنی بر نقوش هستند.»
گزیدهای از کتاب «بزرگان گرافیک در قرن بیست و یک»، نوشته شارلوت و فیل، با ترجمهای از مهرداد محمدی که نخستین بار در سال ۱۳۹۰ توسط انتشارات پشوتن به بازار کتاب ایران عرضه گردید.
دلیرستان اثری است که در خیابان ولیعصر، زیر پل همت قرار گرفته و طراح و مجری این اثر، محمود شعیبی و رسول ملاعباسی هستند. دلیرستان نیز به صورت نقش برجسته و با بتون و برای مخاطب پیاده و سواره کار شده است. تصاویر این اثر، استعاره هایی از اساطیر ایران مانند آرش کمانگیر، رستم، سهراب، کاوه ی آهنگر و... به صورت فیگوراتیو است و نمایش دلیری هایی است که در طول تاریخ ایران اتفاق افتاده است.
کار و فعایت متمرکز غریبنواز در حوزهی گرافیک اطلاعرسان میتواند نوید انتشار کارهای برجسته در آینده را دهد.